بهترین نقل قول ها از شخصیت بزرگ دروغ کوچک مریل استریپ ، مری لوئیز

تلویزیون و فیلم

انسانی ، سازگاری ، سخنگوی ، رسمی ، عینک ، HBO
  • در فصل 2 برتر از دروغ های کوچک بزرگ ، ما بالاخره ملاقات کردیم مریل استریپ به عنوان مادر شوهر سلست رایت ، مری لوئیز رایت.
  • تا حد زیادی بهترین قسمت نمایش تماشای همه بازگشتهای سریع و تک خط مری لوئیز بود. ادامه مطلب را بخوانید تا همه آنها را بگیرید.

انکار نمی شود که برجسته ترین فصل 2 دروغ های کوچک بزرگ الهی بود مریل استریپ

این بازیگر 70 ساله برنده جایزه اسکار با بازی مری لوئیز رایت ، مادر پری رایت (الكساندر اسكارسگارد) كه پس از مشاجره با همسرش سلست رایت (نیكول كیدمن) كشته شد ، به صفحه كوچك بازگشت. این دوست او بانی کارلسون بود ( زوئه کراویتز ) که برای نجات او وارد عمل شد ، در حالی که بقیه 'مونتری پنج' - مادلین مکنزی (ریز ویترسپون) ، جین چاپمن (شایلین وودلی) و رناتا کلین (لورا درن) - همه چیز را شاهد بودند.

علاوه بر این برای دیدن Streep در هنوز یکی دیگر نقشی باورنکردنی قانع کننده ، بخش موردعلاقه ما در مورد وی به عنوان ماری لوئیز همه بازگشت و تعارفات پشت دست او برای بسیاری از شخصیت ها بود - به خصوص مادلین.

ادامه مطلب را در مورد بهترین ها بخوانید - و یادداشت برداری را شروع کنید ، زیرا ممکن است دفعه بعدی بخواهید از برخی از این موارد استفاده کنید شما با یک وضعیت دشوار (یا قلدر) روبرو شوید.


در مورد از دست دادن فرزندان خود:

ماری لوئیز در فینال فصل به سلست گفت: 'من امیدوارم که شما برای دفن فرزندان خود زندگی نکنید ، سلست ، زیرا شما ایستاده نخواهید بود.'


درباره احساسات جین:

'آیا شما در تلاش هستید ، جین؟ با هوشیاری خود ، شاید؟ ماری لوئیز پس از رفتن از جین برای دلداری رایت در مورد تلاش برای بردن دوقلوها از سلست ، از او می پرسد.


در مورد اهداف مدلین:

در اپیزود دو ، مری لوئیز بار دیگر مدلین را طعنه می زند. 'در روزهای عالی شما ، من گمان می کنم شما یک خدا بخشیده اید. اما در روزهای بد شما ، قطعاً کمتر ، 'او می گوید.

مطمئنا ، این نظر خوبی نیست - اما کلمات دلیل این لحظه را بسیار دلهره آور نمی دانند. در حالی که مری لوئیز صحبت می کند ، او با گردنبند صلیب خود بازی می کند و آن را روی چانه خود می بندد. این حرکت عجیب و غریب ترسناک است و احساس برتری او نسبت به مادلین را نشان می دهد. او احساس بی اعتنایی نسبت به مدلین می کند. و که لحظه ای است که می دانستیم مری لوئیز نیرویی است که باید حساب شود.


هنگام ملاقات با دختر بزرگ مادلین:

ماری لوئیز هنگام ملاقات با ابیگیل در قسمت 5 می گوید: 'اوه ، شما باید کسی باشید که به دانشگاه می روید. اگر به یاد بیاورید ، در اوایل فصل مادلین و دخترش با هم درگیر شدند زیرا ابیگل تصمیم گرفت که علاقه ای ندارد در دانشگاه شرکت می کند


در مورد عدم قضاوت نسبت به رناتا:

'من گزینه های زندگی شما را نمی دانم. او در قسمت 5 می گوید من شما را به غیر از دوست سلست نمی شناسم و به نظر می رسد یک فرد بسیار خوبی هستید که در یک خانه بزرگ و بدون مبلمان زندگی می کند.


در مورد سبک زندگی شلوغ رناتا:

وقتی رناتا به مری لوئیز فهمید که در حال ورشکستگی است ، رایت فرصت را پیدا می کند و دو سنت خود را تقسیم می کند.

'این امر به ویژه برای مادر شاغل برای از دست دادن خانه و وسایل خود بسیار ویرانگر خواهد بود - زیرا فقط به فکر فداکاری و تمام شامهای فراموش شده با بچه ها و عدم توانایی میزبانی قرارهای بازی بعد از مدرسه ، تعداد بسیار زیادی وجود دارد لحظه های از دست رفته و برای چه ، یک اتاق غربالگری ، شاید یک قایق؟ ' او می گوید


در حالی که سلست به او سیلی زد:

بعد از اینکه سلست از روی صورتش به او ضربه زد ، مری لوئیز پاسخ می دهد ، 'چه چیزی باید آن را پیش داستانی بنامیم؟' جستجوی زندگی جنسی عروسش با پسر درگذشته اش پری.


در غم و اندوه:

'این به معنای مشترک است ، غم و اندوه. او در قسمت 4 به سلست می گوید غیرقابل حل است ، جنگیدن بسیار دشوار است و نمی توان آن را به تنهایی اداره کرد.


با گفتن سلست ، او باید آن را جمع کند:

'تو آشفته ای ، سلست ، و تا زمانی که بهتر نشوی ، ما فقط باید در مورد محافظت از سلامتی پسران خود فکر کنیم. حداقل باید بتوانیم در این مورد به توافق برسیم. ما باید بهترین کارها را برای پسران انجام دهیم. '


در مورد داروهای تجویز شده:

وقتی سلست مری لوئیز را به دنبال چیزی در یک کشو می گیرد ، رایت سعی می کند او را شرمنده کند و گفت: 'من دروغ نمی گویم که از اواخر برای خوابیدن مشکل داشته ام ، بنابراین فکر کردم شما ممکن است یک یا دو کمکی داشته باشید.'

او همچنین اضافه کرد ، 'شما یک آرایه کاملاً چشمگیر دارید. عزیزم باید خیلی مراقب این مواد افیونی باشید.


در مورد قلدرها

'شما می دانید وقتی من خیلی جوان بودم ، خانواده ام فقط نقل مکان کردند. من به یک مدرسه کاملاً جدید می رفتم ، بنابراین بخصوص ترسیده بودم و پدرم بهترین مشاوره را به من داد ، وی گفت: 'مری لوئیز ، تو فقط به دنبال زورگو می شوی و با او دوست می شوی.'


درباره احساسات او نسبت به مدلین:

'من از او خوشم نمی آید. ماری لوئیز در مورد دوست سلستین ، مادلین ، می گوید من سعی کردم اما او شخصیتی دوست داشتنی نیست.

سلست سپس به مری لوئیز می گوید که در مورد دوست خود اشتباه کرده است - و مادلین برای او یک حلقه نجات بوده است. اشتباه کردی. '


در مورد احساسات او نسبت به سلست:

'من به شما به عنوان یک معما نگاه می کنم. اینگونه بود که پری برای اولین بار تو را برای من توصیف کرد. آیا این را می دانستی؟ '


در مورد بازی کردن بچه ها:

        می دانید ، 'مردان جوان خوب به طور ناگهانی در یک واهمه جوان خوب نمی شوند. او می گوید که پسرهای جوان خوب بودن ، و بخشی از پسر جوان خوب گوش دادن و احترام گذاشتن به مادرت است. 'او خیلی برای شما کار می کند. به همین دلیل خورشید به او می تابد. '


        در ارتفاع:

        شما خیلی کوتاه قد هستید منظور من از نظر منفی نیست. به نظر من افراد کمی غیرقابل اعتماد هستند. او می گوید عذرخواهی من. 'فقط به خودم می بالم که قاضی بسیار خوبی در شخصیت هستم ، اما شما همیشه چنین خوانشی دشوار را ارائه داده اید. شما به نظر می رسد یک فرد خوب ، دوست داشتنی هستید ، اما همچنین به عنوان یک فرد ضعیف به من اعتصاب می کنید.

        مری لوئیز ادامه می دهد ، 'در زندگی افرادی وجود دارند که به آنچه دارند راضی هستند و سپس افراد دیگری هستند که شما فقط می خواهید. لازم نیست آن را شخصاً بگیرید. من خودم هوس ترم


        در مورد مرگ پری:

        'من می خواهم بدانم که آن شب چه اتفاقی افتاد. من خیلی وسوسه شده ام که از شما بپرسم ، اما شک دارم که حقیقت را دریافت کنم. می خواهم؟ او از مدلین می پرسد.

        بعد از اینکه مادلین به او گفت که پری لیز خورده است ، مری لوئیز به سرعت پاسخ می دهد: 'بله ، به نظر می رسد خط تولید این شرکت باشد. بسته به اینکه شرکت شما چه کسی باشد


        در مادلین:

        مدلین درمورد نحوه صحبت با ماری لوئیز در کافی شاپ روبرو می شود. مری لوئیز سریعاً عذرخواهی می کند - درست قبل از این که یکی از بهترین تعارفات خود را برای اولین بار در فصل 2 تعریف کند.

        'معذرت می خواهم. حقیقت این است که هیچ ارتباطی با شما نداشت. او می گوید ، هنگامی که من در مدرسه شبانه روزی بودم ، بهترین دوست داشتم - یا به نظر من فکر می کردم - که خود را کاملا خیانتکار نشان داد و درد زیادی برایم ایجاد کرد. 'او فقط یک چیز کوچک کوچک و کوچک با شخصیتی بزرگ و پر حباب بود که برای پنهان کردن اینکه او کاملاً درونش خنک است طراحی شده بود. تو خیلی به او یادآوری می کنی من فکر می کنم شما را به خاطر آن مجازات کردم. این از من اشتباه است ، و من عذرخواهی می کنم.


        در فست فود برای شام:

        مری لوئیز با گفتن اینکه 'هر شب با فست فود نمی توان زنده ماند ، چیزی را که سلسته به پسران غذا داده است سرگرم می کند. شما می دانید که آنها این موارد را در شهرها ممنوع کرده اند. '


        در غم و اندوه:

        بعد از اینکه نوه هایش ، جاش و مکس ، می گویند دلشان برای پدرشان تنگ شده و سلست به آنها می گوید که بهتر خواهد شد ، مری لوئیز با دو سنت خودش پا به میدان می گذارد. 'آنها غمگین سلست هستند. او می گوید مرگ پدر آنها چیزی نیست که مانند سرماخوردگی از آن نجات یابد.

        بعد از اینکه سلست سعی می کند وقتی او را با صدای بلند جیغ می کشد او را شل کند ، مری لوئیز شانه بالا می اندازد و می گوید: 'اوه ، ناراحتی من هم بلند برای شما؟'


        برای راه های بیشتر برای بهترین زندگی خود به علاوه همه چیز اپرا ، برای دریافت خبرنامه ما ثبت نام کنید!

        این محتوا توسط شخص ثالث ایجاد و نگهداری می شود و برای کمک به کاربران در ارائه آدرس های ایمیل خود ، در این صفحه وارد می شود. شما می توانید اطلاعات بیشتر در مورد این و محتوای مشابه را در piano.io تبلیغات پیدا کنید - ادامه مطلب را در زیر بخوانید