یازده چیزی که درباره 4 جولای نمی دانستید
تعطیلات
بیل دوست دارد دانش مبهم در مورد تعطیلات را با دیگران به اشتراک بگذارد.

تصویر اصلی Old Glory از آرشیو موسسه اسمیتسونیان

کتابخانه کنگره، آرشیو کارول ام. هایسمیت
1. 2 جولای مبارک!
اگرچه ما چهارم ژوئیه را به عنوان روز استقلال جشن می گیریم، سیزده مستعمره در واقع دو روز قبل از آن، در 2 ژوئیه 1776 از بریتانیای کبیر جدا شدند. در آن تاریخ، پس از ماه ها بحث اولیه، کنگره دوم قاره ای رسماً به قطع روابط سیاسی که آنها را ملزم می کرد رأی داد. به کشور مادر چهارم ژوئیه روزی است که کنگره در نهایت زبانی را که دلایل جدایی را توضیح می دهد تأیید کرد و این تاریخ نسخه نهایی متن است که در بالای اعلامیه استقلال ظاهر می شود.
جان آدامز بسیار مطمئن بود که تاریخ قبلی از این دو به یاد ماندنی تر است، او به همسرش ابیگیل نوشت:
روز دوم ژوئیه 1776، به یاد ماندنی ترین دوران در تاریخ آمریکا خواهد بود. من میتوانم باور کنم که این جشن توسط نسلهای بعدی به عنوان جشنواره بزرگ سالگرد جشن گرفته میشود. باید از آن به عنوان روز رهایی با اعمال رسمی از خودگذشتگی به خداوند متعال یاد کرد. باید با شکوه و رژه، با نمایش ها، بازی ها، ورزش ها، تفنگ ها، زنگ ها، آتش سوزی ها و روشنایی ها از یک سر این قاره تا آن سوی قاره از این زمان به بعد برای همیشه بیشتر جشن گرفته شود.
آدامز ممکن است دو روز دیگر تعطیل شده باشد، اما تاریخ نشان میدهد که او مطمئناً روح این کار را کاملاً درست بود.

'اعلامیه استقلال' جان ترامبول
جان ترامبول [دامنه عمومی یا مالکیت عمومی]، از طریق Wikimedia Commons
2. صحنه در آن نقاشی؟ هرگز اتفاق نیفتاد
احتمالاً نقاشی معروف جان ترامبول از امضای اعلامیه استقلال را دیده اید. در میان جاهای دیگر، می توان آن را در روتوندا ساختمان کاپیتول و پشت اسکناس 2 دلاری آمریکایی دید. مشکل این است که رویدادی که نشان داده شده احتمالا هرگز اتفاق نیفتاده است، حداقل به این شکل.
اول از همه، تابلوی ترامبول اصلاً مربوط به امضا نیست. در نظر گرفته شده بود که روزی را به تصویر بکشد که در آن مردان مسئول تهیه پیش نویس اعلامیه، نتایج کار خود را به طور کلی به کنگره دوم قاره ای تحویل دادند. علاوه بر این، نقاشی شامل چند نفر است که اصلاً اعلامیه را امضا نکرده اند و چهارده نفر را که امضا کرده اند حذف شده است.
فراتر از آن، تردیدی وجود دارد که اصلاً گردهمایی دسته جمعی برای امضای بیانیه صورت گرفته است. در حالی که جفرسون، فرانکلین و آدامز همگی تأیید کردند که بیانیه در 4 ژوئیه امضا شده است، همه 56 امضاکننده تقریباً در آن روز حضور نداشتند و برخی احتمالاً تا اواخر 2 اوت سند را امضا کردند.
البته، صرف نظر از زمان دقیق، اعلامیه بود امضا شد... و بقیه تاریخ است.

کمیته اعلامیه، توسط کریر و آیوز (1876)
3. توماس جفرسون شغل را نمی خواست
همه می دانند که توماس جفرسون اعلامیه استقلال را نوشته است. اما معلوم شد که او فکر می کرد شخص دیگری برای این کار مناسب است.
پس از اینکه کنگره دوم قاره ای رای به جدایی از بریتانیای کبیر داد، مناسب تلقی شد که آنها رسماً دلایل خود را برای جدایی در یک اعلامیه کتبی استقلال توجیه کنند. کنگره کمیته ای متشکل از پنج مرد (جان آدامز، راجر شرمن، رابرت لیوینگستون، بنجامین فرانکلین و توماس جفرسون) را برای پیش نویس سند جدایی انتخاب کرد. چهار نفر از پنج نفر موافق بودند که جان آدامز انتخاب طبیعی برای نوشتن سند است. خوشبختانه برای تاریخ، استثناء اجماع، خود آدامز بود، که بقیه اعضای کمیته را متقاعد کرد که این کار را به توماس جفرسون بی میل بسپارند. جفرسون در ادامه کلماتی را ساخت که در طول اعصار به گوش می رسید... اگرچه او از سایر اعضای کمیته کمک گرفت.
«ما این حقایق را بدیهی میدانیم» یکی از شناختهشدهترین سطرهای آغازین یک پاراگراف در تاریخ زبان انگلیسی است، و باید از توماس جفرسون تشکر کنیم، درست است؟ در واقع نه. جفرسون در ابتدا نوشت 'ما این حقایق را مقدس و غیرقابل انکار می دانیم...' ما باید از بن فرانکلین برای ویرایش آن در نسخه نهایی تشکر کنیم.

تیموتی متلک، اثر چارلز ویلسون پیل
چارلز ویلسون پیل [دامنه عمومی]، از طریق Wikimedia Commons
4. تیموتی متلک؟ که؟
اگر جفرسون نهایتاً اعلامیه را نوشت (خوب، بیشتر)، پس دستخط او در نسخهای است که همه دیدهایم، درست است؟ معلوم شد که اینطور نیست. چیزی که ما به دیدن آن عادت کرده ایم، اثر مردی به نام تیموتی متلک است.
متلک از ابتدایی غیرمحتمل نقش مهمی در تاریخ ایالات متحده داشت. او که عمدتاً در پنسیلوانیا بزرگ شد، در مقاطع مختلف تاجر، آبجوساز و زندانی در زندان بدهکار بود. او از قمار روی خروسها و اسبها لذت میبرد و کواکرها به دلیل ارتباط با شخصیتهای نامطبوع او را طرد کردند. با برخاستن از همه اینها، او به عنوان منشی دومین کنگره قاره ای در سال 1775 استخدام شد. در اواخر ژوئیه، به Matlak وظیفه کپی کردن متن روی کاغذ پوست برای امضای رسمی داده شد، که تصویری است که امروز می بینیم.
داستان ماتلاک ثابت می کند که آمریکا خانه شانس های دوم (و سوم) است.

ترسیم زنگ آزادی، اثر توماس نست
5. زنگ آزادی در 4 جولای به صدا درآمد
داستان از این قرار است که زنگ آزادی در 4 ژوئیه 1776 برای جشن امضای اعلامیه استقلال به صدا درآمد. اما احتمالا اینطور نبود.
مشکل ماجرا این است که هیچ اعلام عمومی در مورد وجود اعلامیه در 13 تیرماه منتشر نشد. در حالی که متن در 4 ژوئیه نهایی شد، اولین نسخه های چاپ شده فقط اواخر همان شب ظاهر شد. آنها - دانلپ برادسایدز - در 8 ژوئیه توزیع و در نهایت 'اعلام' شدند - یعنی به صورت عمومی خوانده شدند - در آن زمان زنگها بهصدا در آمد. در واقع سابقه ای از نواخته شدن زنگ آزادی در آن مناسبت وجود ندارد، اما در آن زمان یک برنامه شناخته شده بود (سابقه ای از شهروندانی وجود دارد که در سال 1772 شکایت داشتند که این زنگ به قدری نواخته می شد که آزاردهنده می شد). احتمالا انجام داد
به هر حال، ترک معروف در زنگ؟ هیچ سابقه قطعی وجود ندارد، اما بهترین حدس این است که این اتفاق در دهه 1800 رخ داده است. و در واقع تا سال 1835 حتی 'زنگ آزادی' نامیده نمی شد، زمانی که توسط جنبش ضد برده داری به عنوان نمادی پذیرفته شد.
6. مستعمرات از قبل در حال جنگ بودند
انگلیسی ها آنقدر از اعلامیه استقلال عصبانی شدند که اعلام جنگ کردند، درست است؟ نه خیلی سریع.
در زمان تنظیم اعلامیه، مستعمرات بیش از یک سال با بریتانیای کبیر در جنگ بودند. نبردهای لکسینگتون و کنکورد ('صدا در سراسر جهان شنیده شد') در آوریل 1775 اتفاق افتاد. جورج واشنگتن قبلاً به عنوان ژنرال ارتش قاره ای منصوب شده بود و مستعمرات به کانادا حمله کرده بودند. بنابراین درگیری مسلحانه به خوبی در جریان بود.
همچنین اعلامیه اولین راه حل سیاسی نبود. قبل از تهیه پیش نویس آن، چندین تلاش برای آشتی با بریتانیای کبیر صورت گرفت، از جمله دادخواست شاخه زیتون در ژوئیه 1775 که مانند اعلامیه، تا حدی توسط توماس جفرسون تهیه شد. اما قرار بود تا چندین سال دیگر صلح برقرار نشود.

یادبود توماس جفرسون
کتابخانه کنگره، آرشیو کارول ام. هایسمیت
7. یک روز بد برای رئیس جمهور
4 جولای همچنین روز مرگ توماس جفرسون، جان آدامز و جیمز مونرو است. در یکی از تصادفات عجیبتر تاریخ جمهوری، جفرسون و آدامز به فاصله ساعتها از هم در ۴ ژوئیه ۱۸۲۶ درگذشتند، ۵۰ سال بعد از روز چهارم ژوئیه که همه ما جشن میگیریم.
سالگرد قطعا در پایان در ذهن هر دو مرد بود. جفرسون که میدانست در بستر مرگ است، حدود ساعت 8 بعد از ظهر روز 3 ژوئیه بیدار شد و آخرین کلمات خود را گفت: 'آیا این چهارمین است؟' ('به زودی خواهد شد'، پاسخ دکتر او بود.) او چند ساعت دیگر زندگی کرد، تا ده دقیقه قبل از ساعت 13 روز چهارم. آدامز چند ساعت بعد در ساعت 6:20 بعد از ظهر درگذشت. غافل از مرگ جفرسون در اوایل بعدازظهر، آخرین کلمات او این بود که 'جفرسون زنده می ماند.'
جیمز مونرو چند سال بعد در 4 ژوئیه 1831 درگذشت.
با این حال، داستان چیزهای بی اهمیت ریاست جمهوری در 4 ژوئیه کاملاً بیمارگونه نیست. همچنین روز تولد سی امین رئیس جمهور ایالات متحده، کالوین کولیج (در سال 1872) است.

«اول در ویکسبرگ»، با حسن نیت از مرکز تاریخ نظامی ارتش ایالات متحده
مرکز تاریخ نظامی ارتش ایالات متحده
8. اتحادیه ایجاد شد، اتحادیه حفظ شد
در حالی که سیزده مستعمره اصلی ممکن بود موافقت خود را در 4 ژوئیه 1776 بیان کنند، سالگردهای بعدی همیشه کشور را در چنین توافقی نمی دیدند. دو مورد از اقدامات مهم جنگ داخلی آمریکا در 4 ژوئیه تقریبا صد سال بعد اتفاق افتاد و به شکل گیری کشور به شکلی که امروز می شناسیم کمک کرد.
در 4 ژوئیه 1863، پس از یک ماه و نیم محاصره، ژنرال Ulysses S. Grant شهر Vicksburg، می سی سی پی را تصرف کرد. با انجام این کار، او به چیزی دست یافت که آبراهام لینکلن آن را کلید پیروزی اتحادیه خواند و کنترل رودخانه می سی سی پی را از جنوب به دست گرفت. همراه با شهر، گرانت نزدیک به 30000 سرباز کنفدراسیون را اسیر کرد و او را با ابداع ' درخشان ترین کارزاری که تا به حال در خاک آمریکا انجام داده است' به دست آورد.
در همان روز، هزار مایل دورتر در یک میدان گل آلود در پنسیلوانیا، رابرت ای لی عقب نشینی خود را از گتیسبورگ پس از یک چرخش فاجعه بار در روز قبل آغاز کرد که با شکست Pickett's Charge پایان یافت. این روز با مجموع بیش از پنجاه هزار تلفات، خونین ترین روز در تاریخ آمریکا باقی مانده است.
در حالی که مردان و زنان انقلاب به حق سهم خود را برای اعلام استقلال در 4 ژوئیه 1776 به خود جلب می کنند، همچنین شایان ذکر است که صف طولانی میهن پرستان برای حفظ آنچه که خلق کرده اند دنبال کردند.

جورج واشنگتن با لباس هنگ ویرجینیا، اثر چارلز ویلسون پیل
چارلز ویلسون پیل [دامنه عمومی]، از طریق Wikimedia Commons
9. جورج واشنگتن... قاتل؟
چهارم جولای همیشه با جورج واشنگتن مهربان نبود. قبل از انقلاب، او به عنوان سرهنگ دوم در شبه نظامیان «مستعمره اعلیحضرت ویرجینیا» در خدمت ولیعهد بود. در این مقام بود که او به شروع جنگ فرانسه و هند کمک کرد.
در ماه مه سال 1754، جورج واشنگتن کمینی را علیه یک نیروی 35 فرانسوی کانادایی که برای دادن هشدار به واشنگتن برای عدم تجاوز به خاک فرانسه فرستاده شده بودند، رهبری کرد. فرمانده فرانسوی، ژوزف کولون دو جومونویل، در جریان این عملیات کشته شد. اینکه آیا او در یک نبرد منصفانه کشته شد، در حین گفتگو با واشنگتن به طور فریبکارانه تیراندازی شد، یا جمجمه او توسط تاماهاوک یکی از متحدان بومی واشنگتن کوبیده شد، موضوع بحث تاریخی است. فرانسویها طبیعتاً داستانی را باور کردند که واشنگتن را در کمترین دید قرار داد. اتفاقاً، این نبرد بود که الهام بخش یادداشت معروف واشنگتن شد: 'با حقیقت می توانم به شما اطمینان دهم، صدای سوت زدن گلوله ها را شنیدم و باور کنید، چیزی جذاب در صدا وجود داشت.'
مدت کوتاهی پس از آن، فرانسوی ها نیرویی متشکل از 600 نفر را به فرماندهی برادر مرحوم دو جومونویل فرستادند تا به آنچه تجاوز انگلیسی می دانستند پاسخ دهند. فرانسوی ها واشنگتن را مستقر در فورت نسسیتی یافتند. واشنگتن که از تعداد آنها بیشتر بود و با کمک گروهی از شبه نظامیان جنجالی ویرجینیا که به مشروبات الکلی قلعه نفوذ کردند و وقت خود را در مستی سپری کردند، به او کمک نکرد، شرایط فرانسه را برای تسلیم پذیرفت. در این عبارات اعترافاتی وجود داشت که دو جومونویل «ترور» شده است... اگرچه واشنگتن، بدون خواندن فرانسوی، بعداً انکار کرد که می دانسته است که این اتهام را پذیرفته است. نیروهای واشنگتن در 4 ژوئیه 1754 فورت نزسیتی را ترک کردند و در حالی که فرانسوی ها وسایل آنها را تفنگ می کردند، فرار کردند.
برای جورج واشنگتن، شکست خورده و قاتل، 4 ژوئیه باید خاطرات تلخی داشته باشد.
10. یانکی دودل؟ آنها با کلمات مبارزه می کنند!
Yankee Doodle اکنون به عنوان یکی از میهن پرستانه ترین آهنگ ها، نماد ایالات متحده و انقلاب شناخته می شود. اما این طور شروع نشد.
در دهه 1700، اروپا مرکز فرهنگ غرب بود، و مستعمرات، رک و پوست کنده، چیزی شبیه به یک پستو بودند. به طور طبیعی، تحقیر انگلیسی ها از مستعمره نشینان یک نتیجه طبیعی بود. منشأ اصطلاح 'یانکی' نامشخص است، اما در اوایل سال 1758 به عنوان تحقیر آمیز استفاده می شد، با ژنرال بریتانیایی جیمز وولف که یانکی ها را به ویژه برای 'کار یا هوشیاری' مناسب توصیف نمی کرد. به نظر می رسد دودل از کلمه آلمانی آمده است دودل، دلالت بر احمق این دو را کنار هم بگذارید و به چیزی توهین می کنید که کسی را یک یوکل بدون تغییر خطاب می کند.
انگلیسی ها با دانستن یک حفاری خوب وقتی آن را شنیدند، این اصطلاح را به موسیقی گذاشتند، شاید این آهنگ را از یک قافیه قدیمی مهد کودک وام گرفته باشند. لوسی لاکت. ظاهراً کت قرمزها از آن به عنوان آهنگ راهپیمایی هنگام حرکت ارتش هایشان در کشور استفاده می کردند.
آمریکاییها، که هیچوقت فاقد شوخ طبعی نبودند، پس از هر پیروزی استعماری، انگلیسیها را به تمسخر میگرفتند تا اینکه به چیزی شبیه یک فریاد تجمع استعمارگران تبدیل شد. حتی پس از تسلیم نهایی در جریان تسلیم نهایی کورنوالیس در یورک تاون توسط ارتش جورج واشنگتن نواخته شد، در حالی که بریتانیایی ها با «جهان وارونه شد» ارزیابی موسیقایی خود را از این موقعیت ارائه کردند.
اوه، و یک پر در کلاه او بگذار و آن را ماکارونی نامید؟ یک 'ماکارونی' آنقدر بزرگ بود که حتی در دوره ای که به کلاه گیس های بسیار بزرگ داده می شد، تصور می شد که این کلاه گیس کمی احمقانه است.

مجسمه آزادی در حال ساخت در پاریس، 1883.
11. مجسمه آزادی تولد... مرتب سازی بر
و در نهایت به مجسمه آزادی یا آزادی روشنگر جهان ، همانطور که به طور رسمی شناخته شده است. از فرانسه که مدعی بخشی از قاره آمریکای شمالی بود تا حمایت آنها در طول انقلاب، تا انقلاب ما که الهام بخش آنها (و کمک به ورشکستگی کشورشان) بود، فرانسه و ایالات متحده سابقه طولانی با هم دارند.
در سال 1865، یک فرانسوی برجسته و حامی اتحادیه در طول جنگ داخلی آمریکا، ادوارد رنه دو لابولیه، اظهار داشت: «اگر بنای یادبودی در ایالات متحده به عنوان یادبودی برای استقلال آنها برافراشته شود، من فکر میکنم که این امر طبیعی است. با تلاش متحد ساخته شد - کار مشترک هر دو ملت ما، و یک ایده بزرگ متولد شد، فرانسه ساخت مجسمه و آمریکا مسئول ساخت پایه است. مجسمه و پایه که توسط مجسمه ساز فردریک آگوست بارتولدی طراحی شده بود، قبل از اتمام و قرار دادن در مکان آشنای خود در نیویورک، مشاهیرانی مانند گوستاو ایفل (از شهرت برج ایفل) رادرفورد بی. هیز، تدی روزولت، گروور کلیولند و جوزف پولیتزر را به خود جلب کرد. بندرگاه.
مجسمه تکمیل شده به طور رسمی در 4 ژوئیه 1884 به سفیر ایالات متحده در پاریس تقدیم شد و به نوعی تولد لیدی لیبرتی را همان سالروز آزادی آمریکا بود.
و شما آن را دارید!
بنابراین ... 11 قطعه از چیزهای بی اهمیت 4 جولای. چند نفر را می شناختید؟ دوستان و خانواده شما چند نفر را می شناسند؟ این یک شروع مکالمه سرگرم کننده است زیرا منتظر شروع نمایش آتش بازی هستید.
روز استقلال، همه مبارک!
نظرات
دنیس اوبوچون از اوهایو در 12 ژوئیه 2014:
این یک مرکز فوق العاده است و ارزش خواندن را دارد. من رای مثبت دادم، جالب، مفید و عالی همراه با لایک کردن، توییت کردن پین کردن.
ایو در 05 جولای 2014:
فکر میکنم سه مورد از مواردی را که در اینجا فهرست کردهاید میدانستم. خوب، فقط میخواهم به شما نشان دهم که ما چقدر کمی درباره میراث آمریکاییمان میدانیم (حدس میزنم باید از طرف خودم صحبت کنم). برای هر کس دیگری که ممکن است علاقه مند باشد، امروز (شنبه پنجم) PBS یک برنامه خوب در مورد چگونگی شروع آمریکا به نمایش می گذارد. احتمالاً در تمام طول هفته اجرا خواهد شد. اما، شما تقریباً همه چیزهای خوب را در اینجا پوشش داده اید. تبریک می گویم که برجسته شده اید. بالا و جالب
به هر حال شکوفا شود از ایالات متحده آمریکا در 05 ژوئیه 2014:
تبریک برای HOTD! این یک لیست سرگرم کننده و سرگرم کننده بود و برای امروز بسیار مناسب بود!
لیزا کیتینگ در 04 ژوئیه 2014:
تبریک برای HOTD. من می دانستم که تعدادی از اطلاعات جدید هستند. من عاشق تاریخ آمریکا هستم، بنابراین این مقاله برایم جالب بود. کارت خوب بود.
همه وردلاو از شیکاگو در 04 ژوئیه 2014:
داستان خلاقانه چه درست باشد چه نباشد. خوشحالم که آزادی و آزادی وجود دارد، اگرچه باید در زمان های مختلف برای آن مبارزه کرد. با تشکر برای به اشتراک گذاری onlyabill :-)
hankscita در 04 ژوئیه 2014:
من عاشق شماره 10 هستم! من در کودکی آن آهنگ را می خواندم و به معنای واقعی کلمه یک پر را در رشته ماکارونی به تصویر می کشیدم. مرکز بزرگ!
سینتیا لیرلی از گرجستان در 04 ژوئیه 2014:
من عاشق این نوع تاریخ هستم... آن گونه که در کتاب های سنتی وجود ندارد. وبلاگ خوبی!
لیز الیجا از Oakley، CA در 04 ژوئیه 2014:
تبریک برای HOTD!
این نگاهی جذاب به برخی چیزهای بی اهمیت کمتر شناخته شده در پشت مشهورترین و شناخته شده ترین تعطیلات آمریکایی بود.
رای داده شده، جالب و مفید؛ به اشتراک گذاشته شده در FB
پرنده ابی در 04 ژوئیه 2014:
در مورد این کشور چیزهای زیادی وجود دارد که اکثر آنها نمی دانند، و بیشتر آنها به میراث ما، که واقعاً هستیم، در کتاب مقدس مربوط می شود. شگفت آور است، با این حال بیشتر آنها نادان هستند. اما به زودی همه چیز مشخص می شود و قطعاً 'برادری بین انسان ها' وجود خواهد داشت. من مشتاقانه منتظر آن روز هستم که چشم ها باز شود و قلب ها متحد شوند!
RTalloni در 04 ژوئیه 2014:
برخی از اینها را خوانده بودم، اما نه همه. با تشکر از خواندن جالبی که به من یادآوری می کند که چقدر مهم است که خودم را به جای آنها بگذارم تا اینکه به رویدادهای تاریخی از منظر جایی که در تاریخ هستم نگاه کنم.
در چهارم ژوئیه جایزه مرکز روز شما را تبریک می گویم!
لیزا از مرکز ایالات متحده آمریکا در 04 ژوئیه 2014:
مقاله بسیار جالب.. چیزهای زیادی که من حتی نمی دانستم. ممنون از اطلاعات عالی و مقاله عالی! شما سزاوار مرکز روز بودید
psychicdog.net در 04 ژوئیه 2014:
هرگز نام تیموتی متلک را نشنیده بودم - چنین مرد معمولی یک کنسرت برتر دریافت می کند!
با تشکر از شما آقا برای این مرکز به موقع.
کارلو جیووانتی از پورتوریکو در 04 ژوئیه 2014:
مرکز جالب همچنین، بابت HOTD تبریک می گویم!
هایدی تورن از منطقه شیکاگو در 04 ژوئیه 2014:
وای! چه مرکز شگفت انگیز و به موقع برای امروز. کانون روز را تبریک می گویم. شایسته است رای داد و در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشت!
پگ کول از دالاس شمالی، تگزاس در 04 ژوئیه 2014:
شماره 7 اطلاعات مورد علاقه من بود. باورش سخت است که دو تن از بنیانگذاران ما در همان روز و سومی چند سال بعد چنین ارتباط نزدیکی با هم داشته باشند. زیبا و جالب نوشته شده است. بابت جایزه هاب روز تبریک می گویم. این سزاوار بود.
مری حیات از فلوریدا در 04 ژوئیه 2014:
چه هاب عالی برای خواندن در 4 جولای. شما برای این مورد تحقیقات زیادی انجام دادید. پر از اطلاعات جالب تبریک برای HOTD.
از آتش بازی هایی که در این تاریخ مجبور به شنیدن آن ها هستم، خوشم نمی آید. سگ کوچولوی من هم از صدای بلند متنفر است.
امیدوارم چهارمین خوبی داشته باشید ماه جولای!
به UP رأی داد و در اینجا و در +Google به اشتراک خواهد گذاشت
سونیل کومار کونوت از Calicut (Kozhikode، جنوب هند) در 04 ژوئیه 2014:
به خوبی نوشته شده. آموزنده و آموزنده نیز. از خواندن این متن فوق العاده لذت بردم. اما من همچنین دوست دارم بدانم شهروندان ایالات متحده چگونه این مناسبت بزرگ را جشن می گیرند. چهارم ژوئیه مبارک!
کتاب کرملا از ایالات متحده آمریکا در 26 ژوئن 2014:
موافقم که این یک شروع کننده مکالمه عالی به نظر می رسد.
باگیه در 26 ژوئن 2014:
با تشکر و تبریک چهارم ژوئیه!