من زندگی نیویورک خود را ریشه کن کردم تا به شهری که در آن نهر Dawson’s فیلمبرداری شده بود منتقل شوم
تلویزیون و فیلم

صبح بعد نهر Dawson’s Creek برای اولین بار در ژانویه 1998 ، من و دوستانم - که یک سال کوچکتر از شخصیت ها بودیم - در خانه به بحث و گفتگو پرداختیم که 'جوی' در گروه ما بود (با کمال احترام به جن). من استدلال کردم که این افتخار باید به من تعلق بگیرد زیرا ، مثل کیتی هولمز که نقش جوی را بازی می کرد ، من سبزه بودم. من و جوی همچنین مجموعه مشترکی از ژاکت های ابرکرومبی و فیچ را با آستین راه راه مسابقه ای مشترک کردیم که هر دو خودآگاهانه آنها را روی دستان خود پایین کشیدیم. برنده مشخص بود.
اما آنچه من نکرد در بحث نه چندان تاکتیکی من این بود که می دانستم من جوی گروه هستم ، زیرا ، برخلاف دوستان نزدیک بینی من (که بیشتر به این موضوع توجه داشتند که آیا داوسون ، با بازی جیمز ون در بیک ، پوستر قفسه سزاوار است یا نه) ، داشتم از تب و تاب بودن سرانجام دیده می شدم. از آن لحظه تا آخرین گفتگوی داوسون ، شش فصل بعد ، فقط من و جوی پاتر بودیم که با هم تجربه کاملاً ناشناخته نوجوانی را تجربه کردیم. او به من اعتقاد داشت که اگر شما با مهارت کافی کلمات SAT را به کار بگیرید و فقط با یک طرف دهان خود لبخند بزنید ، یک پسر محترم برای شما دیواری می خرد (یکی از عاشقانه ترین حرکات تاریخ تلویزیون) ... حتی اگر کمی هم باشید شکسته شده.

ابتدا این نمایش که در ماه نوامبر به نتفلیکس رفت ، در ابتدا از شبکه WB پخش شد یکی از اولین ها در نوع خود . یک نمایشنامه درام نوجوان و صابون بسیار آگاه در یک شهر ساحلی عجیب و غریب در نیوانگلند ، که با مخاطبانش صحبت نمی کند. این ما را به عنوان برانگیز ، بیش از حد تحلیلی ، دارای هورمون و مطمئناً به تصویر کشیده است سپس ناامن تمام تصویرهای دقیق از بچه های 14 ساله دیگر در مدار من. این سریال نیز دریافت کرد ستایش انتقادی به دلیل شیوه های غنایی صحبت شخصیت ها ، باعث می شود من به دلیل کنارگذاشتن عباراتی مانند 'شاعر شدن موم' معتبر شناخته شوم. (Cringe.)
کوین ویلیامسون ، نویسنده و خالق این مجموعه ، این مجموعه را برای من در مصاحبه با OprahMag.com توصیف کرد 'داشتن یک صدای فانتزی' ، هم 'کمی ایده آل و هم کمی رویایی'. و این ، برای من ، کل سریال بود. این به نوجوانان جوان نشان داد که مشکلی نیست که احساسات ما باشد - بدون توجه به میزان آزاردهنده بودن ، هر مکالمه ای را که با هم انجام می دهیم ، فوراً کالبدشکافی کنیم - زیرا ما مرکز جهان خودمان بودیم و هیچ رسانه اجتماعی (یا تلفن های همراه برای این موضوع) تا خلاف این را به ما بگویید. در آن زمان ، خانواده ام با آنها سر و کار داشتند واقعی موضوعات - از انواع After School Special - که فراتر از درد بی نظیر ضبط تصادفی در نوار VHS قسمت آخر بود. این یک ساعت در هفته درمان من بود ، فضایی که خوب نیست پیش پا افتاده بپرسم آیا شیفتگی من هرگز به من نگاه می کند همانطور که پیسی به جوی نگاه می کند؟
نهر Dawson’s Creek برای من مثل یک دین شد (ایرونیک ، از آنجا که با کلاسهای هفتگی CCD منافات داشت ، به این معنی که کلیسای زیادی را به خاطر آن از دست داده ام.) وقتی جوی صدمه دید ، من صدمه دیدم. و وقتی داوسون فریاد زشت بدنام خود را آغاز کرد ، من او را همانطور که نسخه بدبینانه و روز گذشته من است ، مسخره نکردم.
مشاهده این پست در اینستاگرامپستی که توسط جوشوا جکسون به اشتراک گذاشته شده است (vancityjax)
در عوض ، من با 'درد و رنج' مجبور شدم كه جوی را رها كنم ، تا او بتواند پیسی (جوشوا جكسون) را تعقیب كند ، علیرغم اینکه هرگز خودم مثلث عشق (یا حتی یك شستشوی پیشانی لطیف) نزدم.

اما اینجا جایی است که من و جوی با هم اختلاف داشتیم. در حالی که او دوران دبیرستان خود را با استخراج معادن سپری کرد تا شهر 'Capeside' خود را پشت سر بگذارد ، من آرزو می کردم که روزی در پاسگاه جذاب دریایی زندگی کنم. این سریال در شهر توئه ویلمینگتون ، کارولینای شمالی فیلمبرداری شد - جایی که بازیگران نه تنها کار می کردند ، بلکه همه با هم زندگی می کردند. من اغلب در مورد چسبیدن به برخی از Sperry و امتحان کردن زندگی اسکله. در Capeside ، می توانستید از طریق قایق پارویی که به عنوان یک راننده غیر استاندارد ، جذابیت خاصی داشت ، رفت و آمد کنید. بعلاوه ، اگر مجبور شدم با ennui نوجوان پر شود ، ممکن است در رودخانه نشخوار کنم.
و در میان همه گیری ها ، دیدم که خیال 22 ساله به ثمر می رسد. در ماه ژوئیه ، من و شوهرم بن هر دو دیدیم که از استودیوی کوچک منهتن خود کار می کنیم ، روابط ما با شهر روز به روز بیشتر و بیشتر می شود. مادرم ، که برای او در نیویورک ماندم ، اخیراً درگذشت و در حالی که والدین بن و دوستان ما هنوز در آنجا زندگی می کنند ، دیدن آنها دقیقاً مورد تأیید دکتر فاوسی نبود. وقتی من به یک هوی و هوس پیشنهاد کردم که ما به طور موقت به ویلمینگتون برویم - مکانی که بن حتی هرگز نامش را نشنیده بود - 'بله' بسیار سریعتر از آنچه انتظار می رفت آمد. بنابراین ما بیش از یک دهه از آپارتمان خود خداحافظی کردیم و فقط آنچه را که می توانستیم در سوبارو پدر بن بیاوریم آوردیم. و سپس ما به سمت خانه جدید خود حرکت کردیم - درست در رودخانه ای که داوسون برای اولین بار جوی را بیش از یک دختر همسایه دید.

در حال حاضر ، ویلمینگتون دیگر احساس یک مجموعه فیلم نمی کند. وقتی از کنار Pinpoint ، رستورانی که کتی هولمز در آن زندگی می کرد یا فروشگاه Black Cat bric-à-brac که برای فروشگاه ویدیویی Pacey کار می کرد ، من هیجانات پیش از طبیعت پر نمی کنم. درعوض ، من به راحتی سرشار از سپاسگزاری هستم که در سالی که این همه عدم اطمینان وجود داشت ، در موقعیتی قرار گرفتم که در این فصل کاملاً دایره ای کاملاً عجیب و غریب فرصت پیدا کنم. (حتی اگر دوستان ما تهدید کرده اند که کارت های نیویورکر ما را لغو می کنند.)
علاوه بر نشان دادن بن خلبان برای اینکه بتواند مکانی را که به نوعی موافقت کرده است به آنجا برود ، مشاهده نکرده ام نهر Dawson’s Creek از زمانی که در سال 2003 روی آنتن رفت - خیلی شبیه خواندن یک دفترچه یادداشت قدیمی است. هنگامی که از ویلیامسون فکر می کرد اکنون بازیگران کجا هستند ، از او گفت که او با هولمز و ون در بیک ایده های احیا را لگد زد. (اگر او بتواند دوباره راه اندازی شود) تحت اللفظی ستاره ها تراز می شوند.) او تصور می کند که پیسی و جوی مینی سریال را با جدایی از یکدیگر شروع می کنند ، اما در نهایت آنها نمی توانند در برابر همه بوسه های معبد حسی مقاومت کنند و در نهایت رابطه خود را دوباره برقرار می کنند. در مورد داوسون؟ این فیلمساز شسته شده هالیوود را ترک می کند و به کپساید برمی گردد ، جایی که سرانجام یک روح روحانی را پیدا می کند که واقعاً قرار است با او باشد. (برخلاف ویلیامسون ، من تیم پیسی هستم.)
اما اکنون که هورمونهای من مدتهاست که حل نشده اند ، من ترجیح می دهم به جای آنچه در مورد دوستداران قدیمی که سایه من در آنها راه می روم ، به سریال همانطور که هست فکر کنم - یک کپسول زمانی نوستالژیک دوره ای غرق در خلوص شرم آور.
از ویلیامسون پرسیدم که فکر می کند نسل TikTok چگونه این برنامه را از Netflix دریافت می کند - اگر هر ژنرال Z'ers را به ویلمینگتون بخواند. او می گوید: 'من امیدوارم كه بعضی ها نمایش را برای آنچه كه هست تشكر كنند: یك عاشقانه ، یك داستان روی سن.' 'اما ، جهان تغییر کرده است. فقط امیدوارم که بهم وصل شود. '
و برای هر کسی که احساس تماس غیرقابل توصیف با این منطقه را دارد ، به من پیام دهید. من می توانم شما را به باغهایی ببرم که جوی در آنجا روزنامه نگاری کرده است.
برای اطلاعات بیشتر مانند این ، در خبرنامه ما ثبت نام کنید.
این محتوا توسط شخص ثالث ایجاد و نگهداری می شود و برای کمک به کاربران در ارائه آدرس های ایمیل خود ، در این صفحه وارد می شود. شما می توانید اطلاعات بیشتر در مورد این و محتوای مشابه را در piano.io تبلیغات پیدا کنید - ادامه مطلب را در زیر بخوانید