آنا شای نماینده بلینگ امپراطوری علاقه ای به تماشای Crazy Rich Asians ندارد

تلویزیون و فیلم


آنا شای اذعان می کند که وقتی تصمیم گرفت در آن عضو شود ، نمی دانسته که درگیر چه چیزهایی است امپراتوری بلینگ ، یک نمایش جدید واقعیت Netflix در مورد آنجلوس فوق العاده ثروتمند از نژاد آسیایی. در اصل ، وقتی دوستش (و سریال EP) جف جنکینز با یک فرصت به او نزدیک شد ، آنا فکر کرد جنکینز می خواهد از پشت صحنه به او کمک کند.

داستان های مرتبط چه زمانی فصل 4 'فروش غروب' پخش می شود؟ آنچه عروسی کریستین کوین واقعاً شبیه بود آیا داوینا آن لیست 75 میلیون دلاری را فروخته است؟

'مورد بعدی که می دانستم ، جلوی دوربین نشسته بودم. من واقعاً کاملا خجالتی هستم ، بنابراین سخت بود. آنا در اولین مصاحبه خود با مطبوعات برای OprahMag.com گفت: من هرگز به این کار فکر نکرده ام ، به خصوص در سن خودم امپراتوری بلینگ آنا به جنكینز گفت كه در پروژه حضور داشته باشد ، بنابراین او ماند و اینگونه بود كه پمپ آلت تناسلی خود را توسط اعضای بازیگران از پنجره حمام خود بیرون انداختند. کیم لی و گای تانگ .

در صحبت با OprahMag.com در مصاحبه ای جداگانه ، جنکینز تأیید کرد که این سکانس '1000٪ واقعی ، غیر منتظره ، مجنون ، کاملاً دیوانه' بود. سابق همگام با کارداشیان تهیه کننده اضافه کرد ، 'فقط وقتی فکر کردم همه چیز را دیده ام و بعد از یک دهه با کارداشیانز همه چیز را شلیک کردم ، مثل این بود که' خوب ، هرگز این را ندیده ام. '

آنرا شای و کریستین چیو در قسمت 1

آنا شای و کریستین چیو در امپراتوری بلینگ .

نت فلیکس

ولی قبل از ما آن لحظه از طلای تلویزیون واقعیت را باز می کنیم ، بیایید عقب برویم. قبل از فروش اولین بزرگ در امپراتوری بلینگ ، که با ملاقات Selling Sunset صورتحساب دریافت می شود Crazy Rich Asians ، آنا عملا غیرقابل گوگل بود ، اگرچه در جامعه لس آنجلس شهرت زیادی داشت. تنها دختر ادوارد شای ، بنیانگذار میلیاردر a پیمانکار خدمات دفاعی و دولتی ، و آی سان ، همسر ژاپنی-آمریکایی او ، آنا فوق العاده ممتاز بزرگ شد. پسر 27 ساله او ، کنی کمپ ، برای مجموعه گسترده ای از لوله های شیشه ای پنج شکل استفاده شده برای سیگار کشیدن ماری جوانا ، خبرهای خود را به خود اختصاص داد. اخبار Buzzfeed .

هنوز هم ، علیرغم ارزش خالص و تمایل به تعطیلی کل فروشگاه های جواهرات در پاریس ، آنا می گوید مطمئن نیست که چرا کسی او را برای بازی در یک برنامه تلویزیونی واقعیت جالب می داند. وی وقتی دوباره از او س askedال شد ، می گوید: 'واقعی است.'

در زیر ، آنا به تمام سوالات سوزان شما در مورد نمایش پاسخ می دهد و چند سوال که احتمالاً فکر نمی کردید بپرسید.

بر Crazy Rich Asians و تربیت ممتاز او:

من آن را تماشا نکردم. من قصد داشتم بگویم ، 'من آن را زندگی می کنم' ، اما فکر کردم این خیلی لعنتی باشد. چون اگر فیلم را نمی دیدم از کجا می دانستم؟ در دنیایی که من در آن بزرگ شده ام ، 'دیوانه' کلمه خوبی نیست که در کنار سبک زندگی ای که در آن به دنیا آمده ام ، قرار دهم. من به جز متولد شدن کاری نکردم. پدر و مادر من هستند پدر من اهل جنوب شیکاگو است. مادرم اهل اشراف است. آن دو شگفت انگیز هستند. آنها اینجا نیستند ، اما اینجا هستند. [ گریه می کند ] مادرم گفت: 'تو در یک توپ کریستالی با یک قاشق نقره ای به دنیا آمدی.'

از طرف دیگر بازیگران:

افرادی در این نمایش حضور دارند و من فکر می کنم ، آنها فقط به خودشان آسیب می زنند . اگر می توانستم آن را بگویم ، می گفتم. آیا آنها اهمیتی می دهند؟ نه. مردم فکر می کنند پول قصد دارد شما را تغییر دهد. این خیلی ناراحت کننده است. مادرم گفت: 'شما همیشه می توانید پول بدست آورید.' چیزهایی که مهمترین چیزهایی هستند که نمی توانید خریداری کنید. ' پول ، اگر به آن احترام نگذارید ، به شما آسیب می رساند. اگر برای آن آماده نباشید ، مردم به شما آسیب می رسانند.

این محتوا از اینستاگرام وارد می شود. شما ممکن است بتوانید همان مطالب را در قالب دیگری پیدا کنید ، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها پیدا کنید.
مشاهده این پست در اینستاگرام

پستی که آنا شای به اشتراک گذاشته است (@ annashay93)

با آوردن میمون حیوان خانگی اش به هواپیما در هفت سالگی:

وقتی از ژاپن به آمریکا نقل مکان کردیم ، من یک میمون خانگی داشتم. او یک صندلی پایین در پان آم داشت اما من می خواستم او کنار من بنشیند. پدرم گفت ، 'وارد شوید و بدانید که هستید ، از کجا آمده اید.' پدر و مادرم همیشه در طول زندگی من این حرف را می زدند. بنابراین من وارد شدم. من خیلی عصبی بودم که می خواستند او را ببرند. من او را روی صندلی بین پدر و من قرار دادم.

مهمانداران همه پدر و مادر من را می شناختند. او به من نگاه کرد و گفت ، 'دوستت دوست دارد یک نوشیدنی بخورد؟' من او را آرایش کردم. نمی دانستم پسر است یا دختر. من گفتم ، 'او خواهر من است. لطفاً کمی شیر بخورد. و شاید اگر موز دارید. ' آنها میمون را با خود بردند.

در مورد آنچه او آرزو داشت به کیم لی ، که یک پمپ آلت تناسلی مرد از پنجره حمام خود بیرون انداخت ، گفته بود:

به او گفتم كه نباید از اتاق های مردم عبور كند. من همچنین به فیلم های امنیتی خود نگاه کردم تا ببینم ، بچه ها کجا بودید ؟ قسمت هایی از خانه من وجود دارد که بسیار خصوصی است. همانطور که گفته شد ، آنها وارد اتاق مهمان شدند ، بنابراین من مسئول آن بودم. آنها مرا شرمنده کردند. آیا می توانم بیشتر به او بگویم؟ نه. آیا او به من گوش داده است؟ نه. کاش می توانستم او را بگیرم و بگویم ، الاغ خود را بنشینید ، و هر آنچه مادرم به من آموخت مربوط به او باشد.

ما بر فرهنگ تأثیر می گذاریم:

کریستین مهمانی برگزار کرد. من از او برای دعوت من تشکر کردم من سپاسگزار نبودم ، اما از او تشکر کردم فکر نمی کنم چاره ای داشته باشد اما از نظر او خوشایند بود. با این حال. من هرگز شنیده از 'حمایت شده توسط.' این برای من گیج کننده بود. مجبور شدم با دوستم فلورنت تماس بگیرم. او می دانست. وی گفت: 'آنا ، این بدان معناست که او هزینه آن را پرداخت نکرده است.' من گفتم ، 'من نمی فهمم.' تا به امروز ، من مفهوم این را درک نمی کنم. چگونه ممکن است کسی بالا برود و بگوید ، 'آیا می توانم از این حمایت مالی کنم؟' خیلی خجالت آور است من فقط دور می شوم ، من این شخص را نمی شناسم.

هنگام دریافت چک از Netflix:

وقتی چک ها را گرفتم خیلی گیج کننده بود. من نمی دانستم با آنها چه کنم. من آنها را نقد نکردم ، سپس به دلیل نقدی نکردن آنها به مشکل خوردم. من آنها را در یک حساب پس انداز دارم. دوست دارم مدتی مهمانی داشته باشم. فکر نمی کنم پول متعلق به من باشد. من فکر می کنم این متعلق به خدمه ای است که مجبور بودند من را تحمل کنند.

این محتوا از اینستاگرام وارد می شود. شما ممکن است بتوانید همان مطالب را در قالب دیگری پیدا کنید ، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها پیدا کنید.
مشاهده این پست در اینستاگرام

پستی که آنا شای به اشتراک گذاشته است (@ annashay93)

در مقام مادر بودن نمایش:

من باید کمی بزرگ شوم. بعضی اوقات فکر می کنم اعضای دیگر بازیگران خیلی جدی هستند. و من فکر می کنم نحوه رشد ما بسیار متفاوت است. مجبور شدم آنها را چک کنم. من اینجا نیستم که آنها را بزرگ کنم. من اینجا هستم تا مطمئن شوم که حالشان خوب است. پسرم [کنی کمپ] 27 ساله است. دوستانش همیشه تمام شده اند و از من مشاوره می خواهند. من همیشه مادر و مادر در كنار بچه ها بوده ام.

در مورد محافظت از پسرش و عزیزانش:

من یک دیوار دارم که بالا می آید. وقتی آن دیوار بالا می آید ، نمی توانم آن را خراب کنم. اگر کسی پسرم یا یکی از نزدیکان من را آزار دهد ، این مسئله پیش می آید.

هنگام گوش دادن به تماس تلفنی کلی با اندرو در پاریس:

در ابتدا ، من فکر کردم ، این یک شوخی بود . مردم صداقت ، عزت و احترام به خود را فراموش می کنند. این چیزی است که مادرم به من یاد داد. سعی می کردم جای مادرش را بگیرم.

روی سلاح مخفی او:

واقعیت.

این محتوا از {embed-name} وارد می شود. شما ممکن است بتوانید همان مطالب را در قالب دیگری پیدا کنید ، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها پیدا کنید.

برای راه های بیشتر برای بهترین زندگی خود به علاوه همه چیز اپرا ، برای دریافت خبرنامه ما ثبت نام کنید!

این محتوا توسط شخص ثالث ایجاد و نگهداری می شود و برای کمک به کاربران در ارائه آدرس های ایمیل خود ، در این صفحه وارد می شود. شما می توانید اطلاعات بیشتر در مورد این و مطالب مشابه را در piano.io تبلیغات بیابید - ادامه مطلب را در زیر بخوانید