فرانسوا کلمونز در مورد آنچه که از زمان تاریخ نگاری برای آقای راجرز تغییر کرده است و نکرده است
سرگرمی

در یک قسمت از محله آقا راجرز در سال 1969 ، آقای راجرز به طرز مشهوری از فرانسوا کلمونز ، یکی از اولین شخصیت های تکراری سیاه در مجموعه تلویزیونی کودکان ، خواست که پاهای خود را در یک روز گرم با او در حمام پا خیس کند. این دعوت برای Clemmons بود - بلکه برای همه آمریکایی ها بود که با جامعه سیاهان همبستگی داشته باشند.
از سال 1993 ، Clemmons در 98 قسمت از نمایش نمادین کودکان حضور داشت. او آمد محله آقا راجرز در سال 1968 ، در میان جنبش حقوق مدنی که در نهایت منجر به نمایش نمادین اتحاد سیاه از نام محبوب سریال محبوب خود ، فرد راجرز شد. تنش های نژادی زیاد بود. تفکیک تفریحی به طور گسترده ای اعمال شد.
داستان های مرتبط


Clemmons در سال 2013 پس از 15 سال به عنوان هنرمند محل اقامت کالج میدلبری و مدیر گروه کر معنوی مارتین لوتر کینگ بازنشسته شد. او که اکنون 75 سال دارد ، می گوید هر زمان که دنیا دچار بحران می شود ، هنوز در مورد آقای راجرز از او سال می شود.
کلمونز به OprahMag.com گفت: 'مردم همیشه می گویند ،' آقای راجرز چه کاری می تواند انجام دهد؟ '، زیرا اکنون کشور دوباره با یک حساب نژادی روبرو شده است زندگی سیاهها اعتراض و راهپیمایی دارند سراسر دنیا. 'شما باید بگویید ،' ما باید چه کار کنیم؟ ' تو و من. این هست ما زمان. فرد داشت خود زمان.'
در ماه مه ، وقتی پلیس سابق ، درک شووین ، زانوی خود را به مدت هشت دقیقه و 46 ثانیه بر روی گردن جورج فلوید فشار داد ، عکس فوری کلمونز و راجرز دوباره شروع به دور زدن کرد. این خبرها به عنوان بیانیه ای درباره آنچه آمریکا می تواند پر از خوراک رسانه های اجتماعی باشد ، تأثرات بسیاری را در رابطه با ماندگاری عکس ایجاد کرد. فلوید تنها چند هفته بعد به قتل رسید خاطرات کلمونز در 5 مه منتشر شد.

کتاب کلمونز با همان صحنه استخر نمادین به عنوان عکس روی جلد خود ، تجارب نژادپرستی و همجنس گرایی را در طی جنبش حقوق مدنی دهه 1960 شخصی سازی می کند ، و جوانان دلخراش خود را به عنوان یک همجنسگرای سیاه پوست و در آن زمان بسته بندی می کند که در بیرمنگام ، آلاباما بزرگ می شود. در آنجا ، او در یک خانه خشونت آمیز ، با مادری غفلت ، پدری بد دهن و ناپدری بزرگ شد که همجنسگرا بودن او را قبول نمی کرد. او لذت خود را از آواز یافت ، و در ادامه به یک خواننده اپرای برنده گرمی آموزش دیده تبدیل شد.

فرد راجرز و فرانسوا کلمونز در کنار پیانو.
با مجوز از منجنیقاین صدای او بود که در نهایت راجرز را مجذوب خود کرد. راجرز پس از شنیدن سخنان نامعلوم برخی از روحانیون مورد علاقه خود در کلیسای پروتستان در پیتسبورگ در جمعه خوب 1968 ، بسیار متاثر شد و از کلمونز خواست افسر شود محله آقا راجرز . این دو یک دوست مادام العمر ایجاد می کنند. در سال 2018 ، در طی اولین مکالمه ما ، كلمونز از راجرز به عنوان 'پدر جانشین' خود یاد كرد.
اما او هنوز از پیشنهاد راجرز شوکه شده بود. او تعجب کرد: چرا یک سفیدپوست از یک سیاه پوست می خواهد همان نوع مرد سیاه را بازی کند؟ او در نهایت نقش را رد کرد - تا اینکه راجرز او را متقاعد کرد.
کلمانز به یاد می آورد که راجرز به او گفت: 'فرانک ، مردم قرار است به شما نگاه کنند که به این ترتیب آواز می خوانید و در محله می روید و بخشی از جامعه هستید.' 'این تصمیم بسیاری از نظرات در مورد پلیس را تغییر خواهد داد. به تو قسم ، فرانک. '

Clemmons در کیبورد با آقای راجرز و مک فیلیز.
شرکت فرد راجرزتردیدهای اولیه Clemmons نتیجه وحشت حتی یک برخورد گذرا با پلیس به عنوان یک پسر جوان در بیرمنگام بود ، جایی که او پلیس سفید را بسیار بیشتر از پلیس سیاه مشاهده کرد. بزرگ شدن ، عمه ها و عموها - بلکه 'همه' نیز به او آموختند که چگونه در حضور یک پلیس رفتار کند: 'مستقیم به آنها نگاه نکن. اگر آنها آمدند ، چشمان خود را پایین بیاورید. به راه رفتن ادامه دهید. سریع راه نرو و چیزی نگو. '
كلامونز در كودكی به یاد می آورد كه شاهد یك عمل هولناك از خشونت پلیس علیه دختری جوان بوده است. لباس او را بالای سر خود ، افسر دختر را پایین نگه داشت ، وزن بدن او با شدت زیادی فرو می رفت. چند دهه بعد ، قتل فلوید Clemmons را به مراقبه سوق داد - نشسته ، نماز می خواند - حتی اگر او 'پر از خشم' باشد.
با شروع جنبش Black Lives Matter ، Clemmons قهرمانان خود را یادآوری می کند: دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور ، و راجرز ، که در سال 2003 درگذشت. او همچنین رهبران زنان سیاه پوست جنبش را تحسین می کند ، از جمله بنیانگذاران BLM ، پاتریس خان-کولارز و آلیشیا گارزا ، که مبارزه امروز برای عدالت نژادی را به روشی مشابه جنگ راجرز رهبری می کنند ، زیرا 'آنها یک قانون اخلاقی بخوانید ، و آنها این عمل را انجام می دهند. ' او می گوید پیامی که راجرز در سال 1969 ارسال می کرد ، تقریباً همان پیامی است که در حال حاضر ارسال می شود: 'شما نمی توانید با همسایه خود چنین رفتار کنید.'

که در افسر Clem ماهها ، او از روبرو شدن با یک رهبر ارکستر نژادپرست که خواستار بیرون آمدن از صحنه 'من' است ، گفت محله همبازی ها برای نمایش در ارکستر سمفونیک سین سیناتی آماده شدند. پریشان هیجانی ، کلمونز شرایط را برای راجرز توضیح داد ، که نوعی ایمنی محافظتی را ایجاد می کند و راحتی راحتی Clemmons را می توان روی آن حساب کرد.
کلمونز در کتاب خود ، راجرز را به یاد می آورد که با رهبر ارکستر صحبت می کند ، 'آرام اما با قصد'. او می نویسد که راجرز گفت ، 'در همسایگی ما ، ما اینگونه صحبت نمی کنیم ، به خصوص با یکی از همسایگانمان.' عذرخواهی خواستار شد. اگر نمی توان به یکی داد ، به رهبر ارکستر گفت هیچ نمایشگاهی وجود ندارد.
كلمونز ضمن تأمل در مورد وفاداری وفادارانه راجرز به وی در طی آن حادثه در دهه 1970 ، تأكید می كند كه در حال حاضر ، همان نوع حمایت متعهدانه باید از جوامع تراجنسی سیاه پوست آسیب پذیر از همجنس گرایان سفیدپوست ارائه شود - همانطور كه دموگرافیك اخیر ، 'به نوع خاصی از مقبولیت اجتماعی دست یافته اند.'
او می گوید: 'شما در برابر خواهر سیاه خود و برادر سیاه خود و خواهر ترانس خود و برادر ترنس خود تعهدی دارید.' 'شما فقط نمی توانید دور شوید. اگر سفیدپوستان ساکت باشند ، ما نمی توانیم در این نبرد پیروز شویم. '

گروه معنوی هارلم و فرد راجرز.
فرانسوا کلمونزاگر راجرز باشد ، حتی اگر این نبرد ما برای مبارزه است بود کلمونز می گوید تا به شما بگوید چه کاری انجام دهید ، 'او به شما می گوید از هر راهی که می توانید بیرون بروید و کمک کنید.' برای این که مفید باشید نیازی نیست که از خط مقدم بیرون بروید و اسلحه بگیرید و از آن استفاده کنید. اما شما انجام دادن باید به مردم کمک کند تا عقاید کسانی را که به آسیب رساندن به سیاه پوستان اختصاص داده اند تغییر دهند.
Clemmons چگونه پیشنهاد می کند شما همسایه خوبی باشی؟ 'با کنگره محلی خود تماس بگیرید.'
کلمونز می گوید ، بخشی از سهم خودش ، خاطراتش است. او امیدوار است که داستان انعطاف پذیر زندگی او به عنوان الگویی از استقامت برای کسانی که به خاطر آنچه که قبلاً بوده اند محکوم شود ، خصوصاً در جامعه کوئر سیاه باشد. هنگامی که او پسر بود ، کسی نداشت که این را به او بگوید - و بنابراین ، با کتاب خود ، 'من می خواستم بتوانم به آنها بگویم ، زندگی شما معتبر است.'
اکنون که داستان او پس از دهه ها تلاش برای انتشار آن به قول خودش بیان شده است ، Clemmons هنوز کارهای بیشتری برای انجام دارد. او می گوید ، یک دستاورد با همین داستان محقق شده است - دیدن نام او در زیر O ، مجله اپرا عنوان برای مدت طولانی یک رویا بوده است. و او هر شب دیر وقت بیدار است و کتاب دیگری می نویسد. برای آن ، او می گوید ، 'من مراقبه می کنم و تقریباً یک تجربه خارج از بدن دارم و با او می روم' ، با اشاره به پیوند معنوی ماندگار او با راجرز. (اولین کتاب او آهنگهای امروز ، حجمی از روحانیون سیاه پوست آمریکایی ، منتشر شده در سال 1996.)

او در خانه ورمونت خود ، جایی که در شش ماه گذشته با پرنسس تریر تبتی خود در انزوا همه گیر بوده است ، می نویسد. در آنجا ، وی از ایوان خود در فاصله ای امن به استقبال دوستان می رود و نامه هواداری را که هنوز در جریان های ثابت برای او ارسال می شود ، می خواند. او فروتنانه به مداحان خود ، که بسیاری از آنها پلیس های سیاه زندگی واقعی هستند ، احساس می کنند می توانند مانند کلمونز به عنوان یک داستان پیشگام داستانی ، تغییر ایجاد کنند. آنها با لطفی که هنوز ده ها سال پس از فرو بردن پای قهوه ای خود در حمام با پاهای سفید راجرز ، متحرک و متعجب است ، آنها با احساس مشترک به او می نویسند: سپاسگزاری.
وی با گرمی می گوید: 'من متعجب هستم كه كاری كه 50 سال پیش انجام دادم هنوز در وسعت ملت طنین انداز است.' 'منظورم این است که مردم می دانند من چه کار کردم. و آنها در مورد آن صحبت می کنند هر جا که می روم ، آنها در مورد آن صحبت می کنند.
برای اطلاعات بیشتر مانند این ، در خبرنامه ما ثبت نام کنید.
تبلیغات - ادامه مطلب را در زیر ادامه دهید