اپرا نشان می دهد که چگونه تپش قلب باعث شد او متوجه شود که یائسه می شود

سلامتی

مو ، صورت ، مدل مو ، زیبایی ، ابرو ، پوست ، لب ، موهای بلند ، انسانی ، بنفش ، O ، مجله اپرا
  • در شماره اکتبر از یا ، اپرا در مورد چگونگی آموختن او صحبت کرد نزدیک شدن به یائسگی در اواخر دهه 40
  • درباره سفر وی در اینجا بیشتر بخوانید - از جمله درمان 'بحث برانگیز' که به او کمک کرد تا با آن کنار بیاید 'تغییر.'

دو سال خوب نخوابیدم. هرگز یک شب کامل. بدون صلح بی قراری و تپش قلب همراهان ثابت من در شب بود. این زمانی بود که من 48 تا 50 ساله بودم. من به یک متخصص قلب مراجعه کردم. دارو مصرف کرد. هفته ها از مانیتور قلب استفاده می کرد. و سپس یک روز ، قدم زدن در دفاتر دفتر نمایش اپرا وینفری ، من یک نسخه از آن را برداشتم خرد یائسگی ، کتاب دکتر کریستین نورثروپ ، و صفحات به عنوان 'تپش قلب: تماس بیدار قلب شما' باز شد. من آن را به عنوان نشانه گرفتم.

جوابی که در آن کتاب وجود داشت جوابی بود که من می خواستم پزشک را به دکتر برسانم تا بفهمم. تپش قلب و بی خوابی نشانگر این امر بود تغییر در حال آمدن بود . اما هیچ کس ، از جمله پزشکان معتمد من ، به من هشدار نداده بود و هنگامی که علائم من ظاهر شد ، به دنبال بیشترین توضیح - بیماری قلبی - به جای محتمل ترین موارد بودیم.

خرد یائسگیamazon.com 25.00 دلار17.99 دلار (28٪ تخفیف) اکنون خرید کنید

من چندین نمایش در مورد کشف خود انجام دادم ، زیرا در آن زمان ، تقریبا هیچ کس در مورد یائسگی صحبت نمی کرد. تا آن زمان در زندگی بزرگسالی ، یک مکالمه جدی با زن دیگری در مورد انتظارات به یاد نمی آورم. مطمئناً در مورد گرگرفتگی چیزی شنیده ام. اما من برای تپش قلب آماده نبودم. و بعد از اینکه چرخه قاعدگی من برای همیشه متوقف شد ، در 53 سالگی ، من آماده نبودم که چنین تمرکز کنم. خواندن ، سرگرمی مورد علاقه من ، به یک کار سخت تبدیل شد. ناگهان نگرش من نسبت به همه چیز 'هرچه بود' بود. من سرزنده نبودم تمام دنیای من دو درجه کاهش یافته است.

سپس یکی از دوستانش اشاره کرد که او همین احساس تیرگی را احساس کرده و دکترش مکمل استروژن را به او توصیه کرده است. بینگو. برای من نیز ، این ثابت شد که جواب می دهد.

داستان های مرتبط چیزهایی که هیچ کس درباره یائسگی به شما نمی گوید 6 نکته ای که در مورد یائسگی نمی دانستید

مواد معدنی به شکل کرم در می آیند. من فقط آن را روی بازوی خود می مالم. تنها چیزی که طول کشید یک برنامه بود و دنیا به رنگ فنی بازگشت. احساس می کردم چهره ام تغییر کرده است. برای اولین بار بعد از سالها ، تمام شب را می خوابیدم.

من نمایشی در مورد رفتار 'معجزه آسای' خود ارائه دادم. در مورد آن نوشت یا . به هرکسی که می توانم گفتم - البته از جمله گیل ، که ترجیح داد آن را امتحان نکنم زیرا نوع مکملی که استفاده می کنم (بله ، هنوز هم از آن استفاده می کنم) بحث برانگیز است. اما برای من کیفیت زندگی که به ارمغان آورده ارزش آن را داشته است. یک بار دیگر عاشق رفتن به مکان ها و انجام کارها هستم. مخصوصاً خواندن!

امیدوارم چیزی از این داستان بردارید. و امیدوارم که موفق شوید.

قلم ، متن ، خوشنویسی ، خط هنر ، خط ، سیاه و سفید ، هنر ، تصویرگری ، گرافیک ،

برای راه های بیشتر برای بهترین زندگی خود به علاوه همه چیز اپرا ، برای ما ثبت نام کنید خبرنامه !

تبلیغات - ادامه مطلب را در زیر ادامه دهید