تاریخ شکرگزاری، از زائر تا امروز
تعطیلات
دن از نوشتن در مورد ریشه های محبوب ترین تعطیلات در سراسر جهان لذت می برد.

لیتوگرافی کریر و ایوز، 1867
دامنه عمومی، از طریق ویکی مدیا
اولین جشن شکرگزاری
در مورد منشأ روز شکرگزاری در دنیای جدید اختلاف نظر وجود دارد. در سال 1565، کاشف پدرو منندز د آویله، سرخپوستان بومی محلی را برای صرف شام در سنت آگوستین، فلوریدا دعوت کرد. پس از برگزاری مراسمی برای تشکر از خدا برای ورود سالم خدمه خود. در سال 1619، هنگامی که مهاجران بریتانیایی به سواحل رودخانه جیمز در ویرجینیا رسیدند، اعلامیه ای خوانده شد که این روز را به عنوان روز شکرگزاری از خداوند متعال گرامی می داشت.
با این حال، هیچ یک از این تاریخ ها بیشتر از این پیش نرفت - آنها یک رابطه یک بار بودند. به طور کلی پذیرفته شده است که زائران در پلیموث، ماساچوست، اولین جشن روز شکرگزاری را در ایالات متحده برگزار کردند. هالووین یا حتی جشن کریسمس، جنبه های مذهبی تا حدودی کمرنگ شده است. شکرگزاری شاید از این نظر بیشتر با عید پاک مرتبط باشد. در حالی که روز نماز و شکر خدا باقی مانده است، جنبه های سکولار برای بسیاری از مردم رشد کرده است.
اولین روز شکرگزاری

تابلوی فوق با عنوان 'اولین روز شکرگزاری' توسط ژان لئون گروم فریس در حدود 1912-1915 انجام شده است.
در حالی که مطمئناً احساس اولین روز شکرگزاری را می دهد، از نظر تاریخی دقیق نیست. لباس زائر نادرست است. Wampanoag کلاه جنگی پردار نپوشید (مطمئناً در یک جشن دوستانه نبود) و روی زمین نمی نشست. علاوه بر این، به نظر می رسد که نان سرو می شود، اما در آن زمان تمام آردها از بین رفته بود و نان در دسترس نبود.
جشن شکرگزاری زائران
در سپتامبر سال 1620، یک ( خیلی کوچک با استانداردهای مدرن) کشتی به نام گل مای پلیموث، انگلستان را ترک کرد و به سوی دنیای جدید رفت. سرنشین 102 مسافر بودند. برخی به دنبال ایجاد زندگی جدیدی برای خود هستند که در آن بتوانند دین خود را در آرامش انجام دهند و برخی به دنبال رفاه و ثروت هستند.
این یک گذرگاه خائنانه با طوفان های شدید بود که آنها را از مقصد مورد نظر خود در رودخانه هادسون دور نگه داشت. در ماه دسامبر، پس از 66 روز در دریا، کشتی سرانجام از جایی که باید بود به خشکی رسید و از نوک کیپ کاد لنگر انداخت. یک ماه بعد، گل مای عبور از خلیج، که در آن زائران (همانطور که اکنون شناخته شده اند) کار ساخت مستعمره پلیموث را آغاز کردند.
زمستان اول یک مصیبت وحشتناک بود. 46 نفر از مهاجران هرگز بهار بعدی را ندیدند و تسلیم آب و هوا و کمبود غذا شدند. سرانجام در ماه مارس کشتی را ترک کردند، زائران به سمت ساحل حرکت کردند و در آنجا با اسکوانتو، یکی از اعضای قبیله پاوتوکست ملاقات کردند. اسکوانتو در طول بهار و تابستان با زائران کار می کرد و به زائران مبتلا به سوءتغذیه پرورش غذاهای محلی و همچنین شکار و ماهی را آموزش می داد. او نقش مهمی در بقای کلنی داشت. اسکوانتو همچنین زائران را با Wampanoag، یک قبیله محلی آشنا کرد و به ایجاد اتحادی که 50 سال ادامه داشت کمک کرد.
در نوامبر 1621، پس از برداشت موفق، فرماندار ویلیام براندفورد ترتیب یک جشن را داد و Wampanoag را برای شرکت در آن دعوت کرد، که آنها به اجبار انجام دادند. حدود 90 هندی در این جشنواره سه روزه شرکت کردند.
هیچ گزارشی از منوی دقیق این جشن وجود ندارد، اگرچه می دانیم که فرماندار پنج مرد را برای جستجوی پرندگان وحشی به بیرون فرستاد و هندی ها پنج آهو را به این جشن آوردند. در حالی که مطمئناً ممکن است که بوقلمون و کدو تنبل در منو بودند، ما نمی توانیم آن را با اطمینان بدانیم.

'روز شکرگزاری در اردوگاه' اثر هومر وینسلو، 1862. درست یک سال قبل از اینکه لینکلن اولین روز ملی شکرگزاری را اعلام کند.
دامنه عمومی، از طریق ویکی مدیا
شکرگزاری ادامه دارد و تکامل می یابد
یک سال پس از اولین جشن شکرگزاری در سال 1622 وجود نداشت، اما در سال 1623، مستعمره پلیموث انجام داد تکرار جشن و روزها یا دوره های جشن شکرگزاری در طول چند دهه آینده در کلنی های دیگر گسترش یافته است. این هرگز یک جشن رسمی و متحد نبود، اما بسته به مکان متفاوت بود. تعداد کمی تقریبا هر سال جشن می گرفتند، برخی فقط گاهی اوقات، اما در حال گسترش بود.
در سال 1789، جورج واشنگتن اولین اعلامیه شکرگزاری توسط دولت ایالات متحده را صادر کرد و از آمریکایی ها خواست تا قدردانی خود را برای تکمیل موفقیت آمیز جنگ استقلال و تصویب قانون اساسی ابراز کنند.
در سال 1817، نیویورک اولین ایالتی بود که جشن سالانه را اعلام کرد و چندین جشن دیگر به دنبال آن برگزار شد. نه همه - بیشتر مناطق جنوب هنوز با این رسم ناآشنا بودند. با این حال، مومنتوم در حال ایجاد بود، و این فقط موضوع زمان بود.
در سال 1827، یک سردبیر و نویسنده مجله، سارا جوزفا هیل، یک کمپین 36 ساله را آغاز کرد تا کل ایالات متحده به طور رسمی روز شکرگزاری را به رسمیت بشناسد. آرزوی او سرانجام در سال 1863 در طول اوج جنگ داخلی توسط آبراهام لینکلن، که آخرین جمعه ماه نوامبر را به عنوان روز شکرگزاری تعیین کرد، برآورده شد. در این اعلامیه، لینکلن از همه آمریکایی ها خواست تا از خداوند بخواهند که همه کسانی را که بیوه، یتیم، عزادار و یا رنج کشیده در درگیری های داخلی تاسف بار شده اند و مرهمی بر زخم های ملت شده اند، به او تحسین کند. هنوز یک تعطیلات ملی نبود و هر رئیسجمهوری باید هر سال آن را تمدید میکرد، اما سالها پس از اعلام لینکلن، روز شکرگزاری هر سال در آخرین جمعه نوامبر جشن گرفته میشد.
آیا میدانستید؟
سارا جوزفا هیل، تنها کسی که احتمالاً بیشترین مسئولیت را برای روز شکرگزاری داشته است، همچنین نوشته است 'مری یک بره کوچک داشت'؟ سارا نویسنده ای پرکار بود و شعر محبوب کودکان تنها یکی از آثار متعدد او بود.

در این زمان تام ترکیه قطعا نقش مهمی در روز شکرگزاری بازی می کند.
تا، یعنی سال 1939. در آن سال، روز شکرگزاری در اواخر ماه، در 30 نوامبر رخ داد، و بازرگانان زمان بیشتری را برای خرید کریسمس میخواستند. فرانکلین دی. روزولت با انتقال روز شکرگزاری به مدت یک هفته فقط برای آن سال، به 23 نوامبر، آنها را پذیرفت، اما استقبال خوبی از آن نشد. در سال 1941 کنگره لایحهای را تصویب کرد که روز شکرگزاری را در چهارمین پنجشنبه هر نوامبر تعطیل ملی دائمی میکرد، که روزولت آن را امضا کرد. تجارت گرایی آنقدر مهم بود (و هست) که از آن زمان به بعد روز شکرگزاری تعطیلات غیررسمی دیگری را ایجاد کرد. جمعه سیاه، با تاریخ و افسانه های خود.
از آن زمان روز شکرگزاری در چهارمین پنجشنبه نوامبر باقی مانده است. به ظاهر یک سازش خوب برای همه. منو مطمئناً منطقه به منطقه و خانه به خانه متفاوت است (پای تخم مرغ گندیده برای یک خانواده بزرگ ضروری است) اما بوقلمون تقریباً همیشه به عنوان بخشی از آن جشن بزرگ مورد نیاز است.
فرانک گیفت
هنگامی که FDR جشن شکرگزاری را در سال 1939 برگزار کرد، به خوبی فکر نشده بود. این اقدام در اکتبر همان سال انجام شد و بسیاری از مردم را با برنامههایشان بالا و پایین گذاشت و تأخیر او در ایجاد تغییر بخش خوبی از دلیل منفور شدن آن بود.
در واقع، آنقدر زیاد است که در بسیاری از مناطق در آن سال دو جشن شکرگزاری برگزار شد (آیا می توانید افزایش وزن را در سراسر کشور تصور کنید؟) که اولین آن «روز فرانک» نام داشت.