اینگونه است که سیستم بهداشت و درمان آمریکا زنان سیاه پوست را از کار می اندازد
سلامتی

این را تصور کنید: شما به پزشک مراجعه می کنید و به طور مرتب احساس می کنید دیده نمی شوید ، شنیده نمی شوید ، سو mis تفاهم نشده اید. بعضی اوقات می ترسید که اشتباه تشخیص داده شده باشید. اما نگرانی های شما برطرف شده است. شما از طیف وسیعی از گزینه های درمانی مطلع نیستید - به نظر می رسد دکتر تصور می کند که این موارد برای شما کاربرد ندارند یا اینکه نمی توانید همه اطلاعات را در اختیار داشته باشید. بیمارستان محلی شما کمبود بودجه ، تجهیزات منسوخ شده و غالباً غیرفعال هستند.
شما از داروهای ضد درد محروم شده اید. شما به شکلی عالی برخورد می کنید کارمندان آشکارا توانایی شما در پرداخت را زیر سوال می برند.
گرچه هر زن سیاه پوستی چنین تجربه هایی را تجربه نکرده است ، اما آنها به طرز ناامیدکننده ای برای لژیونهای ما آشنا هستند. در حقیقت ، شواهد حکایتی و واقعیتی کافی وجود دارد که نشان می دهد یک تعصب خطرناک مبتنی بر رنگ در سیستم مراقبت های بهداشتی آمریکا پخته شده است ، و حتی بیماران با تحصیلات متوسط ، از طبقه متوسط بالا را تحت تأثیر قرار می دهد - نوعی که انتظار دارید از چنین نابرابری در امان باشید. .
چندین سال پیش ، من یکی از آن بیماران بودم. در ژوئن 2014 ، در سن 29 سالگی ، تحت مشاوره و آزمایش ژنتیک قرار گرفتم و فهمیدم که دچار جهش ژن BRCA2 شده ام ، یک بیماری ارثی است که خطر ابتلا به سرطان پستان و تخمدان را افزایش می دهد. به نظر می رسد که من حتی از دسترسی به این غربالگری خوشبخت بوده ام: یک مجله بالینی انکولوژی مطالعه دریافت که زنان سیاه پوست ، صرف نظر از میزان خطرشان ، کمتر از زنان سفیدپوست آزمایش ژنتیکی می کنند - در بیشتر موارد ، زیرا پزشکان احتمالاً این آزمایش را به آنها توصیه نمی کنند.
5.7 درصد پزشکان آمریکایی از جمعیت آمریکایی که 13 درصد سیاه پوست هستند ، آمریکایی آفریقایی تبار هستند.
وقتی بعداً همان سال برای ماستکتومی پیشگیرانه تصمیم گرفتم (زنان سیاه پوستی که آزمایش BRCA مثبت دارند نیز کمتر تحت عمل جراحی کاهش خطر مانند این قرار می گیرند) ، من مزایای زیادی داشتم. در آن زمان ، من یک وکیل دادگستری در یک شرکت حقوقی متوسط بودم ، و کارفرمای من بیمه درمانی عالی ارائه داد که تمام هزینه های قرار ملاقات قبل از عمل و جراحی من را پوشش می داد.
اگرچه مزیت اصلی من یک شبکه اجتماعی قوی بود. اتفاقاً هم اتاقی دانشگاه من با یک محقق سرطان که لیستی از سوالات را برای قرار ملاقات ها به من داده بود ازدواج کرده است. دوستی که در هیئت مدیره یک سازمان غیرانتفاعی است ، من را به یکی از اعضای هیئت مدیره خود ارجاع داده بود ، که به طور اتفاقی ، در غربالگری و پیشگیری از سرطان در یکی از بیمارستان های برتر شهر نیویورک هدایت می کرد. به طرز حیرت انگیزی ، من ظرف یک هفته از ارسال ایمیل با این دکتر برای گرفتن سوال در مورد آزمایش ژنتیک وقت گرفتم. هنگامی که تشخیص خود را دریافت کردم ، او به من کمک کرد تا یک جراح محترم پستان و یک جراح پلاستیک را برای تعیین و تعیین قرار ملاقات ها تعیین کنم.
یاد می گیرم که این نوع دسترسی در میان زنان سیاه پوست نادر است. بسیاری از بیماران سفید پوستی که در گروه های پشتیبانی BRCA با آنها ملاقات می کنم از طریق دوستان خانوادگی یا ارتباطات شغلی یا اجتماعی مراجعه کرده اند. در یک جلسه گروه پشتیبانی ، دختر سفیدپوست یک مدیر صندوق پرچین گفت که قبل از انتخاب خود با چند متخصص برجسته سرطان از سراسر کشور مصاحبه کرده است. در مقابل ، وقتی من داوطلب شرکت در رویدادهای آموزشی BRCA برای زنان سیاه پوست شده ام ، آنها در مورد تلاش برای یافتن یک مشاور ژنتیک از هر درجه ای صحبت می کنند.
بنابراین من خوش شانس بودم - تا صبح که از بیمارستان مرخص شدم.
وقتی بعد از جراحی از خواب بیدار شدم ، از بیهوشی مروارید شدم و از وزن کاشت های جدید پستان کمی گم شدم. پیاده روی از تخت من به دستشویی مانند یک ماراتن بود. در صورت نیاز به کمک برای بالا رفتن از پله های آپارتمان طبقه دوم من ، از مادرم خواستم با دوستی که می تواند ما را همراهی کند ، تماس بگیرد. یک پرستار - یک زن سفیدپوست احتمالاً در 40 سالگی - این حرف را شنید و گفت: 'شما پاهای خود را جراحی نکردید. نمی دانم چرا به کمک احتیاج دارید. '
با فشار بیشتر موضوع تخلیه های جراحی من بود ، برای جمع آوری خون و مایعات لنفاوی postmastectomy را در دو طرف قفسه سینه نصب کردم. تخلیه سمت چپ به درستی کار نمی کند ، بنابراین از همان پرستار پرسیدم آیا می تواند با یکی از جراحانی که عمل را انجام داده تماس بگیرد. من عصبی بودم زیرا مادر من هفت سال قبل در طی ماستکتومی خود دچار تخلیه عفونی شده بود. حتی در اوایل صبح در نمودار من نوشته شده بود که پستان چپ من کمی قرمز است. من نمی خواستم به خانه بروم تا زمانی که فهمیدم حالم خوب است.
اما پرستار از تماس با جراح خودداری کرد. وی گفت اگر من در عرض 24 ساعت از پذیرش ترخیص نشوم ، بیمارستان جریمه خواهد شد و من مجبورم همانطور که هست با تخلیه کنار بیایم. باز هم درخواست کردم کسی با جراح من تماس بگیرد. در عوض ، یک پرستار دوم ، همچنین یک زن سفیدپوست ، برای توضیح دادن وقت نبودند آورده شد - من نیاز داشتم از اتاق بیرون باشم. که برای یک مرکز بسیار معتبر که به دلیل مراقبت بیمارمحور شناخته می شود عجیب به نظر می رسید.
پس از یک رفت و برگشت طولانی با درگیری دو پرستار ، یک مدیر بیمارستان ، مادرم و دو دوست که برای حمایت احضار شده بودم ، بالاخره یکی از پرستاران موافقت کرد که با جراح پلاستیک من تماس بگیرد. هنگامی که او برای بازرسی از زهکشی آمد ، دید که برش به اندازه کافی بزرگ نیست که بتواند جریان مناسب ایجاد کند. بعد از یک تعمیر پنج دقیقه ای ، با دو فاضلاب فعال در راه بودم.
اگرچه نمی توانم اثبات کنم که برخوردی که با من انجام شد انگیزه نژادی داشت اما می توانم بگویم که این تجربه با آنچه از دیگر زنان سیاه پوست می شنوم سازگار است. و تفاوت آن چیزی که من در گروه های پشتیبانی فیس بوک برای کسانی که با جهش های BRCA - گروه بسیار سفید رنگی مواجه هستند ، می بینم. به عنوان مثال: 'من با بسیاری از پرستاران شگفت انگیز ملاقات کرده ام. من قصد دارم پرستاری را که اولین روز پس از عمل جراحی برای من در آنجا بود ردیابی کنم ... می خواهم برای او گل بفرستم. ' من هرگز به یک زن سفیدپوست برخورد نکرده ام که داستانی را شبیه به من ارسال کند.
در یک سال گذشته ، ما یاد گرفته ایم که اگر سیاه پوست باشید ، تولد در این کشور چقدر خطرناک است: چگونه سه یا چهار برابر بیشتر از زنان سفیدپوست می خواهیم به علت بارداری یا زایمان بمیریم ، احتمال مرگ نوزادان سیاه دو برابر نوزادان سفیدپوست است. در واقع ، از گهواره تا گور ، یک زن سیاه پوست در ایالات متحده انتظار دارد که نتایج سلامتی بدتری نسبت به یک زن سفیدپوست داشته باشد. او 40 درصد بیشتر احتمال دارد به دلیل سرطان پستان بمیرد - حتی اگر در وهله اول احتمال ابتلا به سرطان پستان کمتر باشد. به احتمال زیاد او به طور کلی از سرطان می میرد. حتی اگر در سطح درد و علائمی مانند بیمار سفید پوست باشد ، احتمال کمتری دارد که از داروی مسکن نسخه بگیرد. او به احتمال زیاد در سن کمتری به دلیل بیماری قلبی می میرد.
این محتوا از {embed-name} وارد می شود. شما ممکن است بتوانید همان مطالب را در قالب دیگری پیدا کنید ، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها پیدا کنید.برای اینکه اوضاع وخیم تر و پیچیده تر شود ، این اختلافات فقط در نتایج سلامتی وجود ندارد - در شرایطی که خوب یا بیمار می شوند ، هنگامی که شما به دنبال درمان پزشکی می گردید. زنان سیاه پوست از نظر سلامت پریود بدتر هستند. به احتمال زیاد با دیابت ، چاقی و فشار خون بالا زندگی خواهیم کرد. بیشتر احتمال دارد که با افسردگی اساسی زندگی کند. خطر سکته مغزی دو برابر داریم و در کنار مردان سیاه پوست ، احتمال ابتلا به آلزایمر دو برابر بیشتر است.
آیا ژنتیک ، درآمد و سطح تحصیلات در این اختلافات فاحش نقشی دارند؟ البته. آیا مهم است که زنان سیاه پوست کمتر از زنان سفیدپوست بیمه درمانی دارند؟ بدون شک. اما در نظر بگیرید که حتی این عوامل نیز تحت تأثیر بی عدالتی های نژادی (و در بعضی موارد به دلیل) نژاد بسیار تحت تأثیر قرار می گیرند.
و در نظر بگیرید که زنان سیاه پوست نه تنها در مورد چند بیماری خاص یا اختلال ، بلکه در طیف گسترده ای وضعیت بدتری دارند. سپس در نظر بگیرید که میزان مرگ و میر نوزادانی که از زنان سیاه پوست با درجه دکترا یا حرفه ای متولد می شوند بیشتر از نوزادانی است که از زنان سفید پوستی که هرگز دبیرستان را به پایان نرسانده اند متولد شده است. تصویری از نیروها در یک زمان بزرگتر ، عمیق تر و موذی تر در هنگام بازی ظاهر می شود.
سلامت مردم سیاه پوست در آمریکا با حملات بی وقفه نژادپرستی مخدوش می شود.
روشن تر: گرفتن بهترین نتیجه از سیستم مراقبت های بهداشتی آمریکا برای هر کسی دشوار است. بین قوانین بیمه روم شرقی ، سود بیش از حد مردم M.O. از مراقبت های شرکتی ، و تغییرات منابع و دسترسی بسته به جایی که زندگی می کنید ، همه بیماران باید فعال ، آگاه ، قاطع ، گاه پرخاشگر باشند. اگر شما یک زن سیاه پوست هستید ، بهتر است بیشتر باشید. و حتی ممکن است کافی نباشد.
بیایید قبل از اینکه یک زن به بیمارستان برود ، قبل از اینکه حتی بیمار شود ، پشتیبان بگیریم. بیایید 60 ، 80 ، 100 سال به روزهای جیم کرو برگردیم. قوانینی که تفکیک نژادی و تبعیض را کدگذاری می کند ، صدمه قابل توجهی بر سلامت افراد سیاه پوست وارد می کند. نانسی کریگر ، PhD ، استاد اپیدمیولوژی اجتماعی در Harvard T.H. دانشکده بهداشت عمومی چان ، ارتباطی بین قوانین جیم کرو و میزان مرگ و میر زودرس برای آمریکایی های آفریقایی تبار متولد شده در این قوانین پیدا کرده است. کریگر دلایل مختلفی را برای این پیوند ذکر می کند ، از جمله عدم دسترسی به مراقبت های پزشکی کافی ، قرار گرفتن بیش از حد در معرض خطرات محیطی ، محرومیت اقتصادی و خسارات روانی ناشی از برخورد با نژادپرستی به عنوان بخشی از زندگی روزمره.
اگرچه قوانین جیم کرو در اواسط دهه 1960 لغو شد ، اما اثرات آن پابرجاست. کریگر می گوید ، 'تحقیقات من نشان می دهد که آنها هنوز در بدن افرادی که در آن زمان زندگی کرده اند حساب می شود.' او استعاره صحبت نمی کند برعکس ، به نظر می رسد نسخه آپارتاید در آمریکا اثر خود را در سطح سلولی برجای گذاشته است: زنان سیاه پوست متولد شده قبل از 1965 در ایالت های جیم کرو تا امروز بیشتر از کسانی که در سایر ایالت ها در همان زمان متولد شده اند ، دارای گیرنده استروژن منفی هستند. تومورهای پستان ، که تهاجمی تر هستند و کمتر به شیمی درمانی سنتی پاسخ می دهند.
یافته های کریگر با نظریه 'هوازدگی' مطابقت دارد که در سال 1992 توسط آرلین جرونیموس ، اکنون استاد تحقیق در مرکز مطالعات جمعیت دانشگاه میشیگان ارائه شده است. ایده این است که با گذشت زمان ، استرس سمی ناشی از مقابله با تبعیض (استرسی که منجر به افزایش سطح کورتیزول و التهاب می شود) منجر به نتایج سلامتی ضعیف تر - و همچنین پیری زودرس می شود ، زیرا می تواند تلومرهای ما را کوتاه کند ، کلاه های محافظ در انتهای هر کروموزوم ما.
در یک مطالعه منتشر شده در سال 2010 توسط Geronimus و دیگران ، زنان سیاه پوست بین 49 تا 55 سال ، از نظر زیست شناختی ، هفت سال و نیم بزرگتر از همتایان سفیدپوست خود بودند. به عبارت دیگر ، همانطور که خانه ای که به طور مداوم در معرض طوفان قرار دارد سرانجام لیست ، آویزان و فرو ریخته خواهد شد ، سلامت مردم سیاه پوست در آمریکا با حملات بی وقفه نژادپرستی مخدوش می شود.

مکان ، مکان ، مکان. این داوود دیوید آر ویلیامز ، دکترای تخصصی ، استاد بهداشت عمومی ، جامعه شناسی و مطالعات آفریقایی و آمریکایی آفریقایی در هاروارد است ، که تحقیقات وی بر روی عوامل اجتماعی سلامت متمرکز است. ویلیامز متقاعد شده است که تفکیک واقعی - امروزه حدود 48 درصد آفریقایی آمریکایی ها در محله هایی زندگی می کنند که در درجه اول سیاه پوستان هستند - عامل اصلی نابرابری های بهداشتی است. ویلیامز می گوید: 'در ایالات متحده ، کد پستی شما نسبت به کد ژنتیکی پیش بینی کننده سلامت شما است.'
چرا؟ برای مبتدیان ، جوامع رنگی به احتمال زیاد در مناطقی با سطح بالاتری از آلودگی هوا واقع می شوند ، این بدان معناست که افرادی که در این جوامع زندگی می کنند به طور منظم از ذرات معلق در سطح بالاتری تنفس می کنند ، ذرات خطرناکی که می توانند منجر به مشکلات تنفسی ، ریه شوند. سرطان ، و بیماری های قلبی. علاوه بر این ، تحقیقات نشان می دهد که محله های سیاه پوستان - به عنوان تعریف شده شامل 60 درصد یا بیشتر ساکنان سیاه پوست - کمترین سوپرمارکت را دارند ، و بنابراین دسترسی کمتری به محصولات تازه و پروتئین های لاغر دارند.
محله های سیاه 67 درصد بیشتر فاقد پزشک محلی برای مراقبت های اولیه هستند.
محله های سیاه نیز به احتمال زیاد فاقد پزشک محلی برای مراقبت های اولیه هستند (احتمال کمبود چنین پزشکان 67 درصد بیشتر است) و ممکن است متخصصان پزشکی کمبود داشته باشند (یک مطالعه در سال 2009 نشان داد که بیشتر آمریکایی های آفریقایی تبار ساکن در این شهرستان با کمتر جراحان روده بزرگ ، متخصصان گوارش و انکولوژیست های پرتوی).
محققان همچنین ارتباط بین تفکیک نژادی و کیفیت مراقبت از بیمار را شناسایی کرده اند: یک فرد سیاه پوست که در جامعه ای جدا از هم زندگی می کند و تحت عمل جراحی قرار می گیرد ، احتمالاً این کار را در بیمارستان با مرگ و میر بالاتر انجام می دهد. امکانات در چنین جوامعی در مقایسه با مناطق در درجه اول سفید اغلب فاقد منابع هستند.
لاتویا ویلیامز ، 41 ساله ، در محله ای در بروکلین زندگی می کند که تقریباً 60 درصد از ساکنان آن آفریقایی آمریکایی هستند. او می گوید: 'من زندگی در اینجا را دوست دارم.' 'من صاحب خانه ام هستم. و این محله یک حومه شهری دارد که یافتن آن در شهر سخت است. ' ویلیامز ، اکنون مدیر ارشد سیستم های مراقبت های اولیه در انجمن سرطان آمریکا ، در ژانویه 2007 توده ای به اندازه نخود در سینه وی پیدا کرد. جراح محلی که وی از وی بازدید کرد ، دستور سونوگرافی را صادر کرد ، اما سپس ، ویلیامز می گوید ، توده را به عنوان بافت چربی رد کرد . هفت ماه بعد به اندازه یک گردو بود. ویلیامز با هشدار ، لامپکتومی را تحت فشار قرار داد ، که منجر به تشخیص مرحله سوم کارسینوم مجرای تهاجمی شد.
ویلیامز قرار بود فوراً شیمی درمانی را شروع کند ، این بدان معناست که برای دریافت داروها و مایعات IV و گرفتن خون برای آزمایشات ، به یک بندر در زیر استخوان یقه استخوان خود پیوند زده شده است. این عمل توسط جراح وی در بیمارستان بروکلین انجام شد. ویلیامز به یاد می آورد که پس از آن از خواب بیدار شد و به دکترش گفت که نمی تواند نفس بکشد. وی یادآوری می کند: 'او گفت که این یک واکنش طبیعی پس از جراحی است.' سی دقیقه بعد ، او هنوز نفس نفس می زد.
مادر او توانست یک پزشک متفاوت را پرچم گذاری کند ، که بلافاصله یک لوله قفسه سینه اورژانسی را برای کمک به نفس کشیدن ویلیامز فرو کرد. با اشعه ایکس مشخص شد که در حین نصب بندر ، ریه وی سوراخ شده است. این به معنای دو هفته بستری در بیمارستان برای آنچه معمولاً سرپایی است و همچنین تأخیر ترسناک در شروع شیمی درمانی است. هنگامی که ویلیامز سرانجام معالجه را آغاز کرد ، مشخص شد که بندر به اشتباه نصب شده است و باید یک درگاه جدید را در بازوی او قرار داد.
برنامه درمانی ویلیامز همچنین شامل اشعه بود. بیمارستانی که وی در آنجا شیمی درمانی می شد ، بیمه وی را برای معالجه قبول نکرد ، بنابراین به یکی دیگر از نزدیکان مراجعه کرد (یک بیمارستان که اخیراً توسط Leapfrog Group ، یک سازمان غیر انتفاعی که عملکرد بیمارستان را تجزیه و تحلیل می کند ، درجه D را کسب کرده است). هیچ خط مستقیم مترو بین مطب وی و بیمارستان وجود نداشت ، بنابراین دوشنبه تا جمعه ، ویلیامز مجبور شد 35 تا 40 دقیقه رانندگی را بعد از کار بگذراند.
با این حال ، در چندین مورد او فقط به بیمارستان رسید تا متوجه شود که دستگاه تابش شکسته است و او نمی تواند آن روز درمان کند. در نتیجه ، ویلیامز می گوید ، رژیم تابش وی که قرار بود طی هشت هفته به پایان برسد ، به 10 مورد می رسید. او می گوید: 'این آخرین چیزی است که شما به آن احتیاج دارید که از قبل برای زندگی خود ترسیده اید.'

در سال 2010 ، ویلیامز داستان خود را در جلسه فارغ التحصیلان دانشگاه خود (Alpha Kappa Alpha ، اولین سازمان سیاه نامه یونانی زنان برای زنان) به اشتراک گذاشت. پس از آن ، یک عضو دیگر ، کاتی-آن جوزف ، دکتر ، جراح پستان وابسته به NYU Langone Health ، خود را معرفی کرد و در مورد کار خود به ویلیامز گفت. (جوزف همچنین با همکاری Beatrice W. Welters Health Outreach and Navigation Program در مرکز سرطان Perlmutter NYU Langone ، که دسترسی به غربالگری ، درمان و حمایت از سرطان پستان را در زنان در جوامع کم پزشکی فراهم می کند.
با گذشت زمان ، این دو زن دوست شدند و ویلیامز به ایده ملاقات با یکی از همکاران جوزف برای گفتگو در مورد بازسازی پستان ، که در سال 2012 تحت آن قرار گرفت ، گرم شد. لابی با فضای شیشه ای و گیاهان سرسبز یک دفتر شرکتی شیک ، کافه هایی با انتخاب غذای سالم ، مأموران امنیتی مفید 'پرستارانی که با احترام به ویلیامز تمایل داشتند و بلافاصله ، و 'لباسهای بسیار زیباتر'. او تصمیم گرفت که دفعه بعد که به دنبال درمان پزشکی رفت ، این کار در بروکلین نبود. او می گوید: 'من احتمالاً هرگز دیگر به بیمارستان نزدیک خودم نخواهم رفت.' 'که شرم آور است. هر کس شایسته است که در جامعه خود مراقبت های پزشکی خوبی داشته باشد. '
لمس شخصی مهم است. اما از آنجا که تحقیقات ، روش های درمانی نجات دهنده جدید و پوشش مناسب مقرون به صرفه عنوان های اصلی را به خود اختصاص می دهد ، مراقبت در بهداشت و درمان اغلب با تخفیف روبرو می شود.
کارن وینکفیلد ، MD ، می گوید: 'افرادی که درباره اختلافات بهداشتی بحث می کنند ، معمولاً بر دسترسی به بیمه تمرکز می کنند ، اما حتی در ماساچوست ، ایالتی که دارای پوشش جهانی است ، آفریقایی آمریکایی ها هنوز نتایج بهداشتی ضعیف تری دارند - این نشان می دهد دسترسی به بیمه کافی نیست' PhD ، یک انکولوژیست پرتوی و مدیر وابسته برای سلامت سرطان در Wake Forest Baptist Health در وینستون-سالم ، کارولینای شمالی. 'سوال این است که آیا مردم احساس خوشامدگویی و گوش دادن می کنند؟' وینکفیلد توضیح می دهد ، اگر یک بیمار سیاه پوست ، که ممکن است از قبل نسبت به سیستم پزشکی شک داشته باشد ، با یک پذیرنده بی ادب یا پرستار اخراج کننده روبرو شود ، احتمال تمایل وی به این رابطه کم است.
با این وجود لازم نیست رفتار صریحاً خصمانه باشد تا مضر باشد. در یک مطالعه در سال 2016 ، محققان از تعاملات بین سرطان شناسان غیر سیاه پوست و بیماران سیاه پوست آنها در بیمارستان های سرطانی در دیترویت فیلم برداری کردند ، سپس از هر پزشک خواستند تا آزمایش انجمن ضمنی ، پرکاربردترین معیار تعصب ضمنی را تکمیل کند. یافته ها: متخصصان انکولوژی که آزمایشات آنها تعصب بیشتری نشان داد ، تعامل کوتاه تری با بیماران سیاه پوست خود داشتند و بیماران آنها این فعل و انفعالات را پشتیبانی کمتری ارزیابی کردند و به درمان های توصیه شده اطمینان کمتری داشتند.
حتی هنگامی که پزشکان قضاوت می کنند که ریشه در کلیشه های نژادی دارد ، حتی بیشتر نگران کننده است. هنگامی که محققان دانشگاه ویرجینیا تحقیق کردند که چرا بسیاری از سیاهپوستان آمریکایی به دلیل درد تحت درمان قرار نمی گیرند ، دریافتند که تعداد قابل توجهی از دانشجویان و ساکنان پزشکی عقاید بسیار غلطی در مورد تفاوت های بیولوژیکی بین افراد سیاه و سفید دارند (به عنوان مثال انتهای عصبی سیاه پوستان) حساسیت کمتری دارند ، یا اینکه پوست آنها به معنای واقعی کلمه ضخیم تر است).
هالی اسپورلاک مارتین ، یک روانشناس رشد در Upper Marlborough ، مریلند ، می گوید: 'با هر پزشکی ، عدم تعادل قدرت وجود دارد زیرا شما آسیب پذیر هستید و باید به این شخص اعتماد کنید.' 'اما اگر شما سیاه پوست هستید و دکتر شما نیست ، یک نگرانی اضافی وجود دارد. بنابراین وقتی یک دکتر سیاه پوست خوب پیدا می کنید ، فکر می کنید که من طلا پیدا کردم. ' این می تواند بسیار گرانبها و نادر باشد: فقط 5.7 درصد از تمام پزشكانی كه در ایالات متحده تمرین می كنند آفریقایی تبار هستند ، از جمعیت بیش از 13 درصد سیاه پوست.
کمتر از 6٪ پزشکان مستقر در ایالات متحده آمریکایی آفریقایی آمریکایی هستند.
لیزا ، 35 ساله ، معاون رئیس جمهور و مشاور ارشد امور مالی عمده می گوید: 'من قطعاً به پزشكان مرد سفیدپوست كمتر اعتماد می كنم - و صادقانه بگویم ، من به پزشكان زن سفید پوست نیز كمتر اعتماد دارم - مگر آنكه توسط یك فرد رنگین پوست توصیه شوند.' شرکت خدمات 'من همچنین در مراقبت بسیار فعال هستم و پزشکان را تحت فشار قرار می دهم. من آنها را وادار می کنم که همه چیز را توضیح دهند ، و سپس دو سنت خود را می اندازم. این همیشه آنها را متعجب می کند. احساس می کنم پس از آن در گروه 'تحصیل کرده' قرار می گیرم ، در آن زمان یا آنها شروع به احترام به من می کنند و وقت می گذارند تا چیزهایی را برای من توضیح دهند ، یا عصبانی می شوند زیرا فکر می کنند من هوش آنها را به چالش می کشم. '
بسیاری از زنان سیاه پوست در پخش علائم و نشانه های آموزش و موفقیت در جهت دریافت مراقبت های پزشکی بهتر متخصص هستند. چلسی وایت ، 29 ساله ، که به عنوان همکار ارشد فنی در یک شرکت تحقیقاتی علوم اجتماعی کار می کند و دارای مدرک کارشناسی ارشد در زمینه سیاست های بهداشت و درمان است ، می گوید: 'از سنین کودکی ، مادرم همیشه باعث می شد' برای لباس پزشک 'لباس بپوشم. مدیریت. 'من تقریباً 30 ساله هستم و هنوز هم به دلیل قرارهای ملاقات با پزشک به راحتی مشغول کار هستم. من همچنین سعی می کنم چیزی راجع به تحصیلات و دستاوردهای شغلی خود ذکر کنم. من فهمیدم که وقتی پیشرفت می بینم ، وقت ، توجه و اطلاعات بیشتری می گیرم. '
همانطور که دیاموند شارپ ، 29 ساله ، تقریباً یک دهه پیش کشف کرد ، تصور انجام شدن می تواند یک شمشیر دو لبه باشد. در سال آخر تحصیل در کالج Seven Sisters ، شارپ احساس کرد که چیزی درست نیست: او دیگر تمایل و انرژی برای معاشرت با دوستانش را نداشت و برنامه ها را لغو کرد و در اتاق خود را جمع کرد. او می گوید: 'من زمان زیادی را در خوابگاه می گذراندم و خودم را گریه می کردم تا بخوابم ، که می دانستم طبیعی نیست.'
بعد از چند هفته ، شارپ با نگرانی از اینکه ممکن است افسردگی بالینی داشته باشد ، با یک مشاور که از طرف مدرسه تهیه شده قرار ملاقات گذاشت. در جلسه اولیه خود ، شارپ گریه ، تنهایی ، استرس مدرسه 'زودپز' خود را مطرح کرد. مشاور ، یک فرد رنگین پوست و غیر سیاه پوست ، عقب نشست ، در مورد زندگی علمی شارپ و فعالیت های دانشگاه س askedال کرد و اظهار داشت که به هیچ وجه نمی تواند از افسردگی رنج ببرد. 'او به من گفت که من نمرات خوبی کسب کردم ، من در دولت دانشجویی بودم ، لباس خوبی داشتم و کنار هم قرار داشتم - بنابراین نمی توانم افسرده شوم.'
دو سال طول می کشد ، یک درمانگر دیگر ، نسخه ای برای Prozac و یک بیمارستان روانی قبل از اینکه شارپ بفهمد چه چیزی واقعاً در جریان است: او به اختلال دوقطبی II مبتلا بود. دو سال پس از تشخیص ، او دوباره خود را در بیمارستان بستری کرد. این بار بیمارستان متفاوتی بود. که به معنای شروع کار با پزشکان مختلف بود. و به همین ترتیب ، هنگامی که او قبل از رفتن کیسه ای کوچک را بسته بندی کرد ، مواظب شد که پیراهن دانشگاهی خود را با آرم کاملاً واضح قرار دهد ، به این امید که پزشک معالج جدید او را جدی بگیرد و به خوبی با او رفتار کند.
لازم به ذکر است که شارپ در مورد سلامتی خود بسیار پیشگیرانه عمل می کرد: بین سالهای 2008 و 2012 ، فقط 8.6 درصد از سیاه پوستان آمریکایی به یک درمانگر مراجعه کردند ، از داروهای تجویز شده روانپزشکی استفاده کردند و یا از نوع دیگری از خدمات بهداشت روانی استفاده کردند ، در مقایسه با 16.6 درصد از سفیدپوستان آمریکایی ، طبق آخرین یافته های اداره سو federal مصرف مواد و بهداشت روان فدرال. عوامل زیادی در اینجا دخیل هستند ، از جمله ننگ فرهنگی در مورد پخش مشکلات خصوصی در خارج از خانواده ، سنت روی آوردن به دین برای مقابله ، عدم دسترسی و بیمه - و همچنین مهمتر از همه ، احتیاط برای درمان توسط یک متخصص بهداشت روان سفید پوست. (فقط حدود 5 درصد از روانشناسان عملی در آمریکا سیاه پوست هستند).
تحقیقات نشان می دهد آفریقایی آمریکایی ها تمایل بیشتری به استفاده از خدمات بهداشت روان ندارند.
سوزت ال اسپیت ، PhD ، استادیار روانشناسی در دانشگاه آکرون در اوهایو ، که تحصیلات روانشناسی را انجام می دهد ، می گوید: 'تحقیقات نشان می دهد که آفریقایی آمریکایی ها به دلیل تردید در مورد آنچه ممکن است در هنگام انتصاب اتفاق بیفتد ، تمایلی به استفاده از خدمات بهداشت روان ندارند.' سلامت و زنان آمریکایی آفریقایی تبار. 'آنها تعجب می کنند ، آیا با من خوب رفتار می شود؟ آیا من می توانم در مورد نژاد صحبت کنم؟ آیا من درک خواهم شد؟ '(در عین حال ، اسپایت می گوید ، هر گونه تاخیر در جستجوی درمان ممکن است مسئله اصلی سلامت روان باشد).
اسپایت می گوید: 'یک روانشناس که بیماران سیاه پوست را معالجه می کند ، باید دیدی جهانی داشته باشد که علل فرهنگی اجتماعی پریشانی و بیماری روانی را تشخیص دهد.' به عنوان مثال ، او توضیح داد ، با یک زن سیاه پوست که در مدیریت عالی در یک شرکت بزرگ کار می کند و علائم اضطراب مانند خودآگاهی ، لرزش ، سردرد یا مشکل در خوابیدن یا خوابیدن را نشان می دهد ، 'احتمالاً مهم این است که چگونه نژاد و جنسیت او در کارش 'نشان داده می شود': 'زن سیاه پوست بودن در محل کار شما چگونه است؟'
روانشناسی که نمی فهمد چگونه نژادپرستی جنسیتی کار می کند ، به ویژه در انواع ظریف آن ، می تواند به راحتی نگرانی های این زن را به حداقل برساند یا آنها را به اعتماد به نفس پایین یا عدم اعتماد به نفس نسبت دهد - توضیحات درونی برای پریشانی روانشناختی که برای خارجی یا فاکتورهای محیطی.' اسپیت می افزاید: 'روانشناس باید مایل باشد مسئله نژادپرستی و تبعیض جنسی را مطرح کند زیرا ممکن است مشتری آن را مطرح نکند.'
زنان سیاه پوست از زایمان در حال مرگ بودند: این داستان در اوایل سال 2017 بود ، وقتی ویتنی ، نامزد دکترای دانشگاه نخبگان ، تازه فرزند اول خود را باردار بود. اما او به خود اطمینان داد که ماساچوست ، محل زندگی وی ، یکی از کمترین میزان مرگ و میر مادران در ایالات متحده است.
با این حال ، ویتنی در سه ماهه آخر بارداری خود دچار رفلاکس شدید اسید و افزایش ضربان قلب شد. پرسنل عمل پزشکی گروه وی نگرانی های او را برطرف کردند و به او گفتند که باید روی کنترل فشار خون بالا تمرکز کند ، اما وقتی او سرانجام زایمان کرد ، ضربان قلب او هنوز بالاتر رفته و حتی بعد از زایمان به حالت عادی بر نمی گردد. . وقتی ویتنی در اتاق بهبودی دراز کشید ، در تنفس مشکل داشت. پرسنل پزشکی ، با اعتقاد او به لخته شدن خون ، دستور دادند که دو بار سی تی اسکن شود. هر دوی آنها منفی برگشتند ، بنابراین اگرچه نفس تنگی به سرش آمد ، ویتنی مرخص شد.

روز بعد ، او نزد پزشک مراقبت های اولیه خود رفت و درخواست یک آزمایش کامل قلب را داشت. وی همچنین از وی پرسید که آیا ممکن است به کاردیومیوپاتی پس از زایمان (PPCM) مبتلا شود ، نوعی نارسایی قلبی مرتبط با بارداری (تبار آمریکایی آفریقایی تبار یک عامل خطر شناخته شده است). با دیدن نتایج EKG و کار خون ، دکتر گفت قلب او مشکلی ندارد.
یک پزشک پرستار گفت که به نظر اضطراب می رسد و به ویتنی پیشنهاد کرد که زولوفت را مصرف کند. اما عصر روز بعد ، فشار خون ویتنی به 170/102 افزایش یافت. در ER ، آزمایشات قلب بزرگ شده را نشان داد. دوباره او پرسید: آیا ممکن است PPCM باشد؟ نه ، متخصص قلب ، كه پره اكلامپسي پس از زايمان را تشخيص داده است (مطمئناً يك بيماري بسيار جدي است ، اما نه بيماري كه PPCM را رد كند ، در واقع شرايط اغلب همپوشاني دارند) و بتابلوكرهاي تجويز شده را تجويز كرد. در معاینه شش هفته ای پس از زایمان ، پزشک پرستار تکرار کرد که علائم مداوم و درد قفسه سینه می تواند ناشی از اضطراب باشد.
تقریباً در همان زمان ، متخصص قلب و عروق ویتنی دوز مسدود کننده بتا را به نصف کاهش داد. ویتنی تقریباً بلافاصله احساس درد شدیدی کرد. یک اکوگرام نشان داد که قلب او ، اگرچه دیگر بزرگ نشده ، اما به درستی پمپاژ نمی کند. وی از دکتر خود پرسید که آیا این درد می تواند به تغییر در دارو مربوط باشد؟ او می گوید: 'او به من گفت ،' من نمی فهمم که چرا هنوز هم س askingال می کنی ' '... شما باید خوشحال باشید که قلب شما به اندازه طبیعی خود برگشته است. واقعیت این است که شما یک زن سیاه پوست هستید ، بنابراین احتمالاً فقط فشار خون بالا دارید. '
ویتنی وحشت کرد. او می گوید: 'من داشتم فکر می کردم که ممکن است برای بزرگ کردن دخترم در این مکان نباشم.' سرانجام ، او یک گروه PPCM در فیس بوک را کشف کرد ، که از طریق آن با جیمز فت ، دکتر ، متخصص قلب و عروق و تحقیقات برجسته PPCM ، که او را به یکی از همکاران نزدیک خود ارجاع داد ، ارتباط برقرار کرد. ویتنی با استفاده از ایمیل دانشگاه خود با دکتر تماس گرفت. او بلافاصله پاسخ داد تقریباً 12 هفته پس از پرس و جو اولیه ، آزمایشات تأیید کردند که بله ، او PPCM داشته است.
متخصص قلب و عروق جدید ویتنی به طور موثری وضعیت او را درمان کرد. و هنگامی که گرد و غبار نشست ، او شروع به ملاقات با یک درمانگر کرد تا به او در پردازش تجربه کمک کند. او می گوید: 'نحوه برطرف كردن نگرانی های پزشكان و پرستاران باعث شد كه من خیلی تنزل پیدا كنم.' 'من و شوهرم دوست داریم بچه های بیشتری داشته باشیم ، اما نمی دانم که آیا بدنم را دوباره به این ترتیب ریسک می کنم؟ من واقعاً احساس نمی کنم م institutionsسسات مراقبت های بهداشتی برای محافظت از زنان رنگارنگ ایجاد شده اند. '
وقتی داستان ترخیص جراحی خود را تعریف می کنم و اینکه برای ایستادن در مقابل خودم باید چه کاری انجام دهم ، مردم می گویند: 'شما شجاع بودی'. اما در حال حاضر احساس شجاعت نکردم و هنوز هم ندارم. من به راحتی سعی می کردم زنده بمانم. این واقعیت زن سیاه پوستی است که با سیستم بهداشت و درمان این کشور سروکار دارد. غالباً ، برای اطمینان از رسیدن به سطح پایه درمان که همه حق آن را دارند ، باید یک مایل اضافی - مایل های اضافی را طی کنیم. و در تمام این مدت ، ما باید از خود بپرسیم: آیا به دلیل نژادم بدرفتاری کردم؟
این یک کار طاقت فرسا است - و ترسناک ، با توجه به اینکه سلامت ما در معرض خطر است. من درباره جمله تونی موریسون فکر می کنم: 'عملکرد ، عملکرد بسیار جدی نژادپرستی ... حواس پرتی است. این شما را از انجام کارهایتان بازمی دارد. ' بعد از اینکه یک بیماری یا یک شرایط پزشکی ما را در مطب پزشک یا بیمارستان مستقر کرد ، کار ما ، تمرکز ما باید بهبود یابد. مبارزه نکردن با بدرفتاری سیستمیک که زندگی ما را تهدید می کند.
این داستان در اصل در شماره اکتبر 2018 O منتشر شده است.
این محتوا توسط شخص ثالث ایجاد و نگهداری می شود و برای کمک به کاربران در ارائه آدرس های ایمیل خود ، در این صفحه وارد می شود. شما می توانید اطلاعات بیشتر در مورد این و مطالب مشابه را در piano.io تبلیغات بیابید - ادامه مطلب را در زیر بخوانید