چگونه بر جدایی عاطفی در یک رابطه غلبه کنیم؟
خود بهبود

آیا نسبت به شریک زندگی خود احساس بی علاقگی می کنید و تمایلی به صرف وقت با او ندارید؟ آیا احساس می کنید که عشق و احترام به شریک زندگی خود را از دست داده اید؟ آیا در کار کردن روی رابطه بی علاقه هستید؟
اگر پاسخ به این سؤالات مثبت باشد، ممکن است از جدایی عاطفی رنج ببرید.
این مقاله به شما کمک میکند معنی این مشکل را بفهمید و شما را از علائم جداشدگی عاطفی و محرکها راهنمایی میکند. در اینجا نکاتی را در مورد چگونگی غلبه بر مصیبت پیدا خواهید کرد.
جداشدگی عاطفی چیست؟
جداشدگی عاطفی به معنای بی میلی یا ناتوانی در پیوند با افراد در سطح عاطفی است. در مفهوم کلی، این یک مکانیسم مقابله ای برای محافظت از خود در برابر اضطراب و استرس با اجتناب از محرک هایی مانند نمایش های ناخواسته و سایر موقعیت های ناراحت کننده مشابه است.
گرچه با مفهومی منفی همراه است، اما جدایی عاطفی همیشه یک ویژگی بد نیست. هنگامی که با قصد و هدف استفاده می شود، می تواند به شما کمک کند با افرادی که توجه عاطفی زیادی را می طلبند و از نظر عاطفی بیش از حد تخلیه می کنند، مقابله کنید.
با جداسازی عاطفی از خود، می توانید خود را از موقعیت های هیجانی نجات دهید و با آرامش و منطقی با مشکلات برخورد کنید. جدایی عاطفی به حفظ مرزها کمک می کند و دید شخص ثالثی از موقعیت ارائه می دهد.
با این حال، جدایی عاطفی در ازدواج یا رابطه چندان مطلوب نیست. این نشانه آن است که چیزی نه با شما، نه شریک زندگی تان و نه در رابطه درست نیست.
نشانه های جدایی عاطفی در یک رابطه
هنگامی که از نظر عاطفی قطع شده اید، ممکن است یک یا چند مورد از علائم زیر را تجربه کنید.
- برای به اشتراک گذاشتن عواطف و احساسات با شریک زندگی خود مشکل دارید
- عدم علاقه و توجه به شریک زندگی خود
- ناتوانی در دوست داشتن و محبت بودن
- از صرف زمان تنها با شریک زندگی خود اجتناب کنید
- قادر به درک نظرات و احساسات شریک زندگی نیست
- کاهش سطح صمیمیت و زندگی جنسی
- از دست دادن احترام و توجه به شریک زندگی خود
- دیگر علاقه ای به بحث و دعوا ندارید
- مشکل در تعهد به یک رابطه یا حفظ آن
- بی علاقگی به بحث در مورد آینده رابطه
چگونه جدایی عاطفی در ازدواج را تشخیص دهیم؟
جداشدگی عاطفی می تواند به طور داوطلبانه اتفاق بیفتد یا ممکن است نتیجه سوء استفاده، ضربه روحی، یا رویدادهای منفی مشابه در گذشته باشد. هنگامی که احساس می کنید طعمه موقعیت های تقابلی شده اید، ممکن است به طور داوطلبانه از آن به عنوان یک اقدام محافظتی برای اجتناب از آنها استفاده کنید.
اگرچه جداشدگی عاطفی یک بیماری شناخته شده پزشکی نیست، اما بخشی از اختلالات شخصیتی مختلف مانند اختلال دلبستگی و سندرم آسپرگر است.
بیعلاقگی مداوم شما به رابطه میتواند پرچمهای قرمز را برانگیزد. ممکن است از عدم دسترسی خود به وابستگی عاطفی آگاه شوید یا شریک زندگیتان ممکن است از تغییر ناگهانی رفتار شما آگاه شود.
یک متخصص مراقبت های بهداشتی می تواند با صحبت با شما و خانواده شما وضعیت شما را ارزیابی کند. رفتار و واکنشهای شما میتواند به آنها کمک کند الگویی را که نشاندهنده مسائل عاطفی است، تشخیص دهند.
راه هایی برای غلبه بر جدایی عاطفی
اولین قدم در درمان مسائل جداشدگی عاطفی، شناسایی محرک است. داوطلبانه یا غیرارادی بودن نقش مهمی در نحوه برخورد با آن دارد. اگر مشکل در نتیجه برخی اتفاقات نامطلوب در گذشته باشد، می توانید خودتان یا با صحبت با شریک زندگی خود یا یک مشاور بر آنها غلبه کنید.
هنگامی که جداشدگی عاطفی شاخه ای از برخی شرایط پزشکی مانند اختلال شخصیت مرزی، PTSD یا افسردگی است، انجام درمان برای این شرایط با دارو و درمان می تواند مفید باشد.
گاهی اوقات، حتی اگر داوطلبانه تصمیم گرفتید که از نظر عاطفی در یک رابطه جدا شوید، ممکن است برای شما سخت باشد که آن را به تنهایی برگردانید. ممکن است خودتان روی این بیماری کار کنید و اگر موفق نشدید، ممکن است به یک متخصص پزشکی مراجعه کنید.
در اینجا چند نکته برای غلبه بر جدایی عاطفی به تنهایی وجود دارد.
1. به خودت ایمان داشته باش
هنگامی که مشکل را تشخیص دادید و تمایل به درمان آن را نشان دادید، قدم بعدی این است که به خودتان ایمان داشته باشید. این نقطه شروع یک طرز فکر مثبت و داشتن یک زندگی شاد و رضایت بخش است.
با این سوال شروع کنید که چرا دیگر به خودتان اعتماد ندارید. فهرستی از افکار منفی تهیه کنید، محرک ها را پیدا کنید و به ریشه مسئله بپردازید. با هر یک از محرک ها به بهترین شکل ممکن برخورد کنید. جملات تاکیدی مثبت در بالا بردن سطح اعتماد به نفس و تغییر طرز فکر شما بسیار مفید است.
2. به دنبال رضایت باشید
جدایی عاطفی در مورد ناتوانی در احساس احساسات است. بهترین پادزهر برای این امر یافتن راه هایی برای خودشکوفایی است. ممکن است با دوست پسر/دوست دختر خود مشکل داشته باشید و بخواهید فاصله خود را حفظ کنید. اما خودپسندی چیزی است که هرگز در آوردن مثبت و شادی به زندگی شما ناکام نمی ماند. این نقطه شروعی برای تغییرات بیشتر است.
شما ممکن است خود را در هر یک از راه های بی شماری که برای شما باز شده است، افراط کنید. دنبال کردن سرگرمیها، بهویژه فعالیتهای خلاقانه، بهترین از همه آنها محسوب میشود. ممکن است به دنبال سرگرمی های قدیمی خود یا یافتن سرگرمی های جدید ادامه دهید.
همانطور که برای احساس احساسات بازتر می شوید، تعامل عاطفی را با یک نفر امتحان کنید. لازم نیست این شریک زندگی شما باشد. همانطور که بیشتر و بیشتر باز می شوید، سعی کنید با شوهر/همسرتان ارتباط برقرار کنید.
3. عمداً احساسات را احساس کنید
ناتوانی در احساس عواطف یک مانع بزرگ با جدایی عاطفی است. شما می توانید با نوشتن احساسات خود را مجبور به تجربه آنها کنید. روزنامه نگاری ابزاری عالی برای دستیابی به این هدف است.
با نوشتن یک احساسی که هر روز تجربه کرده اید شروع کنید. ممکن است به طور کامل آن را احساس نکرده باشید اما ممکن است از آن آگاه بوده باشید. نوشتن مواجهه خود با احساسات یا حادثه ای که باعث آن شده است می تواند به شما در درک و کنار آمدن با آن کمک کند. بدون قضاوت یا فیلتر کردن چیزی به شیوه ای روان بنویسید. این بهترین روش درمانی است که به شما کمک می کند یک بار دیگر احساسات را احساس کنید.
4. ذهن آگاهی بدن را تمرین کنید
برای کسانی که از انفصال عاطفی رنج می برند عادی است که از بدن خود نیز احساس جدایی یا بیگانگی کنند. این تصور را خواهید داشت که از بیرون خود را تماشا می کنید. ذهن آگاهی بدن می تواند به شما کمک کند بر جدایی از بدن خود غلبه کنید.
این تمرینی مشابه تمرین منظم ذهن آگاهی است. به جای تمرکز بر حواس و احساسات خود، در اینجا روی قسمت های بدن از سر تا پا تمرکز می کنید. با چشمان بسته در حالت مدیتیشن بنشینید. روی تنفس خود تمرکز کنید و خود را آرام کنید. با شروع از تاج سر، به تدریج به سمت پایین حرکت کنید، توجه خود را به هر قسمت از بدن جلب کنید و احساسات را احساس کنید. هیچ راهی بهتر از این برای احساس زنده بودن وجود ندارد.
5. خود را مجبور به ریسک کنید
ریسک کردن به معنای افشای خود و آسیب پذیر بودن است. این یکی از سخت ترین چیزها برای فردی است که از جدایی عاطفی رنج می برد. زمانی که احساس کردید برای آن آماده هستید، دست به کار شوید.
از کوچک شروع کنید و به سمت موقعیت های سخت تر بروید. سعی کنید احساسات خود را به هر طریقی که احساس راحتی می کنید باز کنید و ابراز کنید. هر چه بیشتر این تمرین را انجام دهید و به آرامی خود را مجبور به باز شدن بیشتر و بیشتر کنید، به مرحله ای خواهید رسید که در بیان احساسات خود تردیدی ندارید.
نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که اگر این تمرین به روش صحیح انجام نشود می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. صبر و درک کلید موفقیت در این مرحله است.
6. از موادی که ذهن را تغییر می دهند دوری کنید
همانطور که اکثر ما می دانیم، الکل و مواد مخدر می توانند عواقب مخربی بر ساختار ذهنی یک فرد، حتی یک فرد عادی و سالم داشته باشند. هنگامی که شما از قبل از جدایی عاطفی رنج می برید، اثرات این مواد بسیار زیاد است.
حتی اگر به نظر می رسد که آنها به شما کمک می کنند تا با برخی از مسائلی که منجر به وضعیت فعلی شما شده است کنار بیایید، مانند آرام کردن شما و کمک به خوابیدن، اما عوارض جانبی آنها بسیار مهم است که نمی توان نادیده گرفت. علاوه بر این، روشهای دیگری وجود دارد که میتوانید برای کمک به شما در این موارد بدون اثرات مضر استفاده کنید.
هنگامی که استفاده از آنها را متوقف کنید، ذهن شما برای مقابله با مشکل روشن تر و متمرکزتر می شود.
۷- کمک بخواهید
در اشکال خفیف تر، ممکن است بتوانید به تنهایی بر مشکل جداشدگی عاطفی غلبه کنید. اگر حتی بعد از یک ماه یا بیشتر جواب نمی دهد، یا اگر احساس می کنید که اوضاع بدتر می شود، در جستجوی کمک دریغ نکنید. درمان، مشاوره و داروها در این شرایط می توانند معجزه کنند.
خط پایین
همه روابط با فراز و نشیب های خاص خود همراه هستند. موفقیت رابطه شما بستگی به این دارد که چقدر زود این موانع را شناسایی کنید، چگونه با آنها کنار بیایید و چه درس هایی از این حادثه بگیرید.
اگر می توانید با هر یک از نشانه های جدایی عاطفی ذکر شده در بالا ارتباط برقرار کنید و آنها را شناسایی کنید، ناامید نشوید. این هنوز یک علامت مثبت است که می توانید مشکل را تشخیص دهید و وجود آن را بپذیرید. این نشانه خوبی است و اولین قدم مثبت برای رفع آن است.
خواندن توصیه می شود: