نقل قول های نویسندگان درباره داستان نویسی

نقل قول ها

به عنوان یک نویسنده، لوری به دنبال این است که هنر خود را با خواندن و یادگیری از نویسندگان دیگر تقویت کند.

نقل قول-نویسندگان-درباره-نوشتن

پیکسابای

ما نویسندگان یا فکر می‌کنیم که همه چیز را برای نوشتن می‌دانیم، و این کار را فوق‌العاده انجام می‌دهیم، یا به شدت ناامن هستیم و همیشه به دنبال توصیه‌هایی از دیگر نویسندگان بزرگ در مورد چگونگی خوب نوشتن هستیم.

در آنجا، این نقل قول آغازین شخصی من در مورد نوشتن است. من یک جایی وسط هستم. این بستگی به چیزی دارد که من می نویسم که مطمئن باشم یا ناامن. چیزی که من مطمئناً می دانم، این است که برای من، نوشتن می تواند نشاط آور، دردناک، عاطفی، سوزناک یا جسارت آمیز باشد. بدون توجه به این یک سواری شیرین است.

در اینجا نمونه ای از نویسندگان معروف، بدنامی و گمنامی آورده شده است. به نظر من این مجموعه نقل قول ها در مورد نوشتن به دلیل تنوع و خلاقیت فکر و تجربه و جملات متناقض بسیار جذاب بود. امیدوارم چیزی پیدا کنید که به شما کمک کند یا به شما طنین انداز شود، خواه خندیدن با گوینده، ناله کردن با او، یا فقط موافقت - اوه ها!

• اگر نقل قول هایی وجود دارد که واقعاً شما را شگفت زده می کند، چرا آنها را در بخش نظرات به اشتراک نمی گذارید و چرا. بهتر است، نقل قول خود را ارائه دهید. شرکت در مسابقه را فراموش نکنید.

مسیرهای شاد

در مورد نوشتن و نویسنده بودن

  • ' اولین چیزی که یک نویسنده را متمایز می کند این است که او در تنهایی بیشتر زنده است. ~ مارتین آمیس، مصاحبه نقد پاریس
  • اگر کتابی پیدا کردید که واقعاً می خواهید بخوانید اما هنوز نوشته نشده است، پس باید آن را بنویسید. ~ تونی موریسون، شورای هنر اوهایو، سخنرانی، 1981
  • نوشتن کار سختی است. این می تواند یک سفر باشکوه باشد، اما همیشه در جاده ای لطیف با عرق خون و اشک. ~ لوری کولبو، وبلاگ قلم یک نویسنده آماده ، 15 نوامبر 2019
  • من به هر کسی که آرزوی حرفه نویسندگی را دارد توصیه می کنم که قبل از شکوفایی استعداد خود، عاقلانه باشد که پوست ضخیم ایجاد کند. ~ هارپر لی، Writer's Digest سپتامبر 1961
  • و می‌پرسید، نوشتن چه چیزی به ما می‌آموزد؟ قبل از هر چیز به ما یادآوری می کند که ما زنده ایم و این یک موهبت و یک امتیاز است نه یک حق. ~ ری بردبری، کشور اکتبر
  • ' خط باریکی وجود دارد که خنده و درد، کمدی و تراژدی، طنز و درد را از هم جدا می کند.» ~ Erma Bombeck Forever, Erma: محبوب ترین نوشته طنزنویس مورد علاقه آمریکا
  • «نویسنده بودن یعنی جهشی از گوش دادن به گفتن «به من گوش کن» ~ جومپا لاهیری، داستان های معاملاتی، نیویورکر 2011
  • 'اگر هیچ چیز دیگری نباشد، نوشتن به شما یادآوری می کند که این شما هستید و نه هیچ کس دیگری، نویسنده داستان شما، ارباب سرنوشت شما و کاپیتان روح شما.' ~ مری کیری، قدرت نوشتن برای بهبود و بهبود

نوشتن کار سختی است. این می تواند یک سفر باشکوه باشد، اما همیشه در جاده ای لطیف با عرق خون و اشک.

— ~ لوری کولبو، وبلاگ قلم یک نویسنده آماده، 15 نوامبر 2019

یک نویسنده وقتی تنهاست بیشتر زنده است. ~ مارتین آمیس

پیکسابای

چرا می نویسیم

اگر برای امرار معاش می نویسید، سازش های بزرگی می کنید... اگر برای زندگی بنویسید، سخت کار خواهید کرد. شما کاری را انجام خواهید داد که صادقانه است، نه کاری را که سودآور است. ~ تونی موریسون، گفتگو با تونی موریسون

شما نویسنده هستید اگر بنویسید...اگر چیزی که به دنبال آن هستید قرار است توسط دیگران، که بسیاری از آنها غریبه هستند، به عنوان نویسنده به رسمیت شناخته شود، در سفری تضعیف کننده هستید. ~ وینسنت لوئیس کارلا

نوشتن به معنای کسب درآمد، معروف شدن، قرار ملاقات یا دوست یابی نیست. این در مورد غنی سازی زندگی کسانی است که آثار شما را می خوانند و همچنین زندگی شما را غنی می کند. ~ استیون کینگ، نوشتن؛ خاطره ای از کاردستی

چه کسی می خواهد نویسنده شود؟ و چرا؟ زیرا پاسخ همه چیز است. ... دلیل جریان زندگی است. توجه کردن، نشان دادن، ساختن، ایجاد کردن، از هیچ چیز شگفت زده نشدن، عجیب و غریب را گرامی داشتن، اجازه ندادن چیزی از زهکشی پایین برود، چیزی ساختن، برای ساختن یک گل بزرگ از زندگی، حتی اگر این یک کاکتوس
- انید باگنولد

چالش های نویسندگی

  • 'نوشتن آسان است. تنها کاری که انجام می دهید این است که پشت یک ماشین تحریر بنشینید و یک رگ را باز کنید. ~ رد اسمیت
  • «بسیاری از نویسندگان طوری حرف می زنند و رفتار می کنند که انگار نوشتن آهسته و پرپیچ و خم است، شکلی از تولید مثل بدون برانگیختگی یا عاشقانه - همه گشاد شدن و انقباض، غرغر کردن و هل دادن.» ~ روی پیتر کلارک، ابزارهای نوشتن: استراتژی های ضروری برای هر نویسنده
  • 'آسان خواندن، نوشتن لعنتی سخت است.' ~ توماس هود، آتنائوم 1837
  • 'اگر منتظر کمال بودم... هرگز یک کلمه نمی نوشتم.' ~ مارگارت اتوود
  • 'نوشتن یک عذاب خوشمزه است.' ~ گوندولین بروکس
  • 'من واقعا فکر می کنم که اگر دشمنی برای خلاقیت انسان، به ویژه نوشتن خلاقانه وجود داشته باشد، آن خودآگاهی است.' ~ آندره دوبوس lll
  • 'جاده به جهنم با قیدها هموار شده است.' ~ استیون کینگ
  • 'در این دنیا 2 اشتباه تایپی وجود دارد: کسانی که می توانند ویرایش کنند و کسانی که نمی توانند.' ~ جارود کینتز
  • تقریباً تمام نوشته های خوب با اولین تلاش های وحشتناک شروع می شود. باید از جایی شروع کنی.' ~ آن لاموت
  • راز نوشتن خوب گفتن حقیقت است. ~ گوردون لیش

نویسندگانی که در مورد نوشتن مشاوره می دهند

  • جوری بنویس که انگار در حال مرگ هستی. در عین حال، فرض کنید که فقط برای مخاطبان بیماران ترمینال می نویسید... اگر می دانستید به زودی خواهید مرد، چه چیزی را شروع می کردید؟ به یک فرد در حال مرگ چه می گویید که با بی اهمیت بودن آن خشمگین نشود. ~ آنی دیلارد، زندگی نویسندگی
  • ' اگر مثل نوشتن به نظر می رسد، آن را بازنویسی می کنم. یا، اگر استفاده مناسب مانع شود، ممکن است مجبور به حذف شود. من نمی توانم اجازه دهم آنچه در ترکیب انگلیسی یاد گرفتیم صدا و ریتم روایت را مختل کند. ~ المور لئونارد .
  • سنت ادبی خود را بشناسید، آن را بچشید، از آن بدزدید، اما وقتی به نوشتن می نشینید، عظمت پرستی و شاهکارهای فتیش را فراموش کنید. ~ آلگرا گودمن
  • هنگامی که داستان شما برای بازنویسی آماده شد، آن را تا حد زیادی برش دهید. از شر هر اونس چربی اضافی خلاص شوید. این باعث مصدومیت خواهد شد؛ بازنگری یک داستان تا حد ضروری همیشه کمی شبیه به قتل کودکان است، اما باید انجام شود. ~ استیون کین g
  • لازم نیست تک تک قطره آب موجود در بشکه باران را توضیح دهید. شما باید یک قطره را توضیح دهید - HدوO. خواننده آن را دریافت خواهد کرد. ~ جورج سینگلتون
  • به من نگو ​​که ماه می درخشد، درخشش نور را روی شیشه های شکسته به من نشان بده. ~ آنتون چکوف
  • ' سخت و واضح در مورد آنچه آسیب می زند بنویسید. ~ ارنست همینگوی
  • شجاع باشید و سعی کنید طوری بنویسید که کمی شما را بترساند. ~ هالی گرث
  • اگر بخواهم به نویسندگان توصیه کنم، می گویم به نویسندگانی که در مورد نوشتن یا خودشان صحبت می کنند گوش ندهید. ~ لیلیان هلمن
  • به وضوح مبهم باشید. ~ E B سفید
  • 'من نویسندگان تازه کار را دیده ام که فلفل کلمات را از طریق جمله به جمله نفرین می کنند... با خواندن این مطالب ناخواسته دو اتفاق می افتد: حوصله ام سر می رود و عصبانی می شوم. من کتاب شما را برای خواندن زباله نگرفتم. اگر این تا آنجا که می توانید هوشمندانه است، من نمی خواهم نثر شما را بخوانم. ~ دیوید مورل، رمان‌نویس موفق: یک عمر درس درباره نوشتن و انتشار
  • نکته اصلی این است که در نوشتن عجله نداشته باشید، بغض نکنید و یک مطلب را 10 یا 20 بار اصلاح و بازنگری کنید، زیاد ننویسید و به خاطر بهشت ​​نوشتن را وسیله امرار معاش یا پیروزی قرار ندهید. اهمیت در چشم مردم ~ لئو تولستوی
نکته اصلی این است که در نوشتن عجله نکنیم، در تصحیح و بازنگری کینه ننماییم... زیاد ننویسیم و به خاطر بهشت، نوشتن را وسیله ای برای امرار معاش یا اهمیت دادن در نظر مردم نکنیم. ~ لئو تولستوی

نکته اصلی این است که در نوشتن عجله نکنیم، در تصحیح و بازنگری کینه ننماییم... زیاد ننویسیم و به خاطر بهشت، نوشتن را وسیله ای برای امرار معاش یا اهمیت دادن در نظر مردم نکنیم. ~ لئو تولستوی

دامنه عمومی

بلوک نویسندگان

چیزی به نام بلوک نویسنده وجود ندارد. این توسط افرادی در کالیفرنیا اختراع شد که قادر به نوشتن نبودند. ~ تری بلانچارد

'باز کردن قفل بلوک نویسنده به معنای ادامه نوشتن است تا زمانی که بتوانید 'نه' را باز کنید. اگر نمی توانید، یک «قطع» در طرح قرار دهید و آن را زیاد باز کنید. ~ آنا کلودیا آنتونس

اگر گیر کردید، از میز خود دور شوید. پیاده روی کنید، حمام کنید، بخوابید، پای درست کنید، نقاشی بکشید، به موسیقی گوش دهید، مراقبه کنید، ورزش کنید. هر کاری که انجام می‌دهید، فقط به مشکل نگاه نکنید. اما تماس تلفنی نگیرید یا به مهمانی نروید. اگر این کار را بکنید، حرف های دیگران به جایی می رسد که کلمات گم شده شما باید باشند. یک شکاف برای آنها باز کنید، یک فضا ایجاد کنید. صبور باش . ~ هیلاری مانتل

همه مشکلات نوشتن مشکلات روانی است. بلوک ها معمولاً از ترس قضاوت شدن ناشی می شوند. اگر تصور کنید دنیا در حال گوش دادن است، هرگز یک خط نخواهید نوشت. به همین دلیل است که حریم خصوصی بسیار مهم است. شما باید اولین پیش نویس ها را طوری بنویسید که انگار هرگز به کسی نشان داده نمی شوند . ~ Eric Jong, The New Writer's Handbook 2007: مجموعه ای کاربردی از بهترین توصیه ها برای کار و حرفه شما

' زمان را در انتظار الهام تلف نکنید. شروع کنید و الهام شما را پیدا خواهد کرد. ~ اچ. جکسون براون جونیور.

من به دانش‌آموزانم می‌گویم چیزی به نام «بلاک نویسنده» وجود دارد و آنها باید به آن احترام بگذارند. شما نباید از طریق آن بنویسید. مسدود شده است زیرا باید مسدود شود زیرا شما در حال حاضر آن را دریافت نکرده اید. ~ تونی موریسون

من با یک سوال شروع می کنم. سپس سعی کنید به آن پاسخ دهید. ~ مری لی تسویه حساب

ناامیدی نویسندگان را مسدود می کند.

ناامیدی نویسندگان را مسدود می کند.

لری کولبو

ایجاد و توسعه شخصیت ها

  • ' آزمون هر داستان خوب این است که باید مراقب شخصیت ها باشید. خوب برای موفقیت، بد برای شکست.' ~ مارک تواین
  • من در حالتی از شیفتگی بی پایان مفتضحانه به سر قبر خود خواهم رفت که همه ما این ظرفیت را داریم که از نظر عاطفی با شخصیتی که وجود ندارد درگیر شویم. ~ برکلی نفس کشید
  • «حتی اگر به نظر شما مرد بد عموماً نفرت‌انگیز است، باید بتوانید در حین نوشتن آنقدر خود را در جای او قرار دهید که فقط برای آن لحظه‌ها، تقریباً خودتان هم کجی او را باور کنید. ~ ک.م. ویلند
  • شخصیت خود را به عنوان جواهری در نظر بگیرید که حدود هزار وجه مختلف دارد. اگر مدام آنها را برگردانید و جنبه های جدیدی را بررسی کنید، اطلاعات جدیدی در مورد شخصیت و انگیزه های آنها کشف خواهید کرد. و همیشه راه دیگری برای تغییر اوضاع وجود دارد. همیشه جنبه دیگری برای کشف وجود دارد.' ~ لورن ساپالا. نقاب قهرمان داستان خود را بردارید
  • اگر بتوانید یک لحظه کلیدی در رمان ایجاد کنید که در آن چیزی خاص یا شدید یا مهم بین قهرمان داستان و این شخصیت ثانویه می گذرد، برای داستان شما شگفتی ایجاد می کند. بسیاری از صحنه‌های تکان‌دهنده و تکان‌دهنده در فیلم‌ها، صحنه‌هایی هستند که این دو دوست لحظاتی شبیه به این را دارند. گاهی اوقات مانند یک ضربان یا مکث در داستان احساس می شود که بازتاب بیشتری دارد و سرعت آن کندتر است. اما دل را می افزاید، و این همان چیزی است که در مورد آن است. ~ CS Lakin، لحظات کلیدی را با شخصیت های ثانویه ایجاد کنید
  • 'برای اینکه قهرمان داستان خود را انسانی تر کنید، به او نقصی از خود، ترس و/یا رازی بدهید... یک شخصیت معیوب برای خوانندگان و تماشاگران سینما جذاب تر از شخصیتی است که کامل است.' ~ مارتا آلدرسون، نجواگر طرح داستان: رازهای ساختار داستان که هر نویسنده ای می تواند بر آن مسلط شود
  • 'وظیفه نویسنده این است که شخصیت اصلی را بالای درخت ببرد، و بعد از آن بالا، به سمت آنها سنگ پرتاب کند.' ~ ولادیمیر ناباکوف
  • داستان را با خواندن یاد گرفتم. من نقشه را با زندگی کردن یاد گرفتم. من دیالوگ را با صحبت کردن، با گوش دادن یاد گرفتم. ~ وینسنت لوئیس کارلا، نویسنده بیوگرافی، خواندن خوب

'آزمون هر داستان خوب این است که باید مراقب شخصیت ها باشید. خوب برای موفقیت، بد برای شکست.' ~ مارک تواین

دامنه عمومی

طرح در حال توسعه

  • داستان را با خواندن یاد گرفتم. من نقشه را با زندگی کردن یاد گرفتم. من دیالوگ را با صحبت کردن، با گوش دادن یاد گرفتم.
  • ' الهام من از دو کلمه نشات می گیرد: 'چه می شود اگر؟' ~ بت ریویس
  • من دوست دارم غافلگیر شوم. پیامدهای تازه و پیچش‌های داستانی با باز شدن داستان فوران می‌کنند. شخصیت‌ها پس‌زمینه‌هایی را ایجاد می‌کنند که به عمق و احساس اضافه می‌کنند. نوشتن مانند کاوش است ~ دیوید برین
  • طرح مردم است. احساسات و امیال انسانی مبتنی بر واقعیت های زندگی، کار بر روی اهداف متقابل، داغ تر و شدیدتر می شوند که به یکدیگر ضربه می زنند تا در نهایت یک انفجار رخ می دهد - این طرح است. ~ لی براکت
  • داستان شریف و قابل اعتماد است; طرح بسیار ساده است و بهتر است در حصر خانگی نگهداری شود. ~ استیون کینگ، در مورد نوشتن: خاطرات کرف تی
  • 'فقط یک طرح وجود دارد - همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.' ~ جیم تامپسون
  • 'نوشتن همیشه یک فرآیند کشف است - من هرگز پایان یا حتی رویدادهای صفحه بعد را نمی دانم تا زمانی که اتفاق بیفتند. بین تصویرسازی و شکل‌دهی داستان یک تداخل دائمی وجود دارد.' ~ کیم ادواردز
  • نویسندگان زمان زیادی را صرف تصور و نوشتن تمام جزئیات گذشته یک شخصیت، از کودکی تا بلوغ می کنند. به جای اینکه فوراً همه چیز را به اشتراک بگذارید و نشان دهید چقدر باهوش هستید، در عوض به نحوه عملکرد کنجکاوی فکر کنید. کنجکاوی خواننده را به دنیای داستان می کشاند. همه چیز را از قبل ببخش و آن را از دست می دهی. ~ مارتا آلدرسون، نجواگر طرح داستان: رازهای ساختار داستان که هر نویسنده ای می تواند بر آن مسلط شود
نقل قول-نویسندگان-درباره-نوشتن

پیکسابای

پایان فصل ها، پایان داستان

  • هر چه بیشتر فصل‌ها را با یک cliffhanger تمام کنید...اگر هر فصل را با صحنه‌ای حل‌شده به پایان برسانیم، خوانندگان ممکن است به آن Oreo بروند و کار دیگری برای انجام پیدا کنند. وقتی صحبت از جلب علاقه خواننده به میان می آید، دانستن اینکه چه زمانی یک فصل را باید پایان داد تقریباً به همان اندازه اهمیت دارد که بدانید چه محتوایی باید در آن فصل گنجانده شود. ~ بکا پوگلیسی
  • 'بزرگ هنر آغاز است، بزرگ تر است هنر پایان.' ~ هنری وادسورث لانگفلو
  • ' روی یک چیز در یک زمان کار کنید تا تمام شود. ~ هنری میلر، 111 فرمان نوشتن
  • این ایده را که قرار است تمام کنید کنار بگذارید. ~ جان اشتاین بک، 6 نکته در مورد نوشتن و سلب مسئولیت
  • یک مرد مانند یک رمان است: تا آخرین صفحه نمی دانید چگونه تمام می شود. در غیر این صورت حتی ارزش خواندن را هم نداشت.
    ~ یوگنی زامیاتین، ما
  • آیا به پایانی فکر کرده اید؟
    'بله، چندین، و همه تاریک و ناخوشایند هستند.'
    اوه، این کار نمی‌کند! کتاب ها باید پایان خوبی داشته باشند. چگونه این کار انجام می شود: و همه آنها ساکن شدند و همیشه با خوشی با هم زندگی کردند؟
    'اگر تا به حال به آن رسیده باشد، خوب عمل خواهد کرد.'
    آه! و کجا زندگی خواهند کرد؟ این چیزی است که من اغلب تعجب می کنم.
    - J.R.R. تالکین، یاران حلقه
  • در مرحله برنامه ریزی یک کتاب، پایان آن را برنامه ریزی نکنید. باید توسط همه کسانی که پیش از آن خواهند رفت، به دست آید.
    ~ رز ترمین
  • پایان برای مفید بودن باید بی نتیجه باشد.
    ~ ساموئل آر. دیلینی
  • هیچ چیز روی زمین مانند میخکوب کردن آخرین خط یک کتاب بزرگ نیست. شما 200 صفحه برای غلغلک دادن به آنها دارید و هفت کلمه برای شکستن قلب آنها.
    ~ الکس دی کامپی

هر چه بیشتر فصل‌ها را با یک cliffhanger تمام کنید...اگر هر فصل را با صحنه‌ای حل‌شده به پایان برسانیم، خوانندگان ممکن است به آن Oreo بروند و کار دیگری برای انجام پیدا کنند. ~ بکا

پیکسابای

«اگر کتابی خوب نوشته شده باشد، آن را خیلی کوتاه می‌دانم». ~ جین آستن

دامنه عمومی

بهترین کتاب در زمینه نویسندگی توسط یک نویسنده

دیوید مورل یک رمان نویس پرکار است که بیشتر به خاطر رمانش به نام 'اولین خون' شناخته می شود، که در فیلمی با بازی سیلوستر استالونه در نقش شخصیت اصلی جان رمبو ساخته شد. من شخصا از فیلم و دنباله هایش متنفر بودم. کتاب فوق العاده بود اما هالیوود با این داستان آزادی عمل زیادی کرد (همانطور که اغلب انجام می دهند) و به نظر من آن را خراب کرد. اما کتاب مورل، درس‌هایی از یک عمر نوشتن: رمان‌نویسی به هنر خود نگاه می‌کند، یکی از بهترین کتاب‌های نویسنده‌ای است که تا به حال خوانده‌ام، و چندین کتاب را خوانده‌ام. او با داستان دوست‌داشتنی شروع می‌کند که چگونه در سن هفده سالگی الهام گرفت تا نویسنده شود. الهام‌بخش او از تماشای Route 66، برنامه تلویزیونی قدیمی دهه 60 درباره دو مرد جوان بود که با یک کوروت کانورتیبل در آمریکا سفر می‌کردند. مورل به قدری تحت تأثیر خط داستانی و خونسردی شخصیت های اصلی قرار گرفت که به یکی از خالقان سریال، استرلینگ سیلیفانت نامه نوشت و به او گفت که فیلمنامه نویسی اش و خط داستانی الهام بخش او برای نویسنده شدن نیز بوده است. او توصیه سیلیفانت را پذیرفت: 'اگر می‌خواهی نویسنده باشی، راز این است که بنویسی، بنویسی، بنویسی.' آقای مورل به توصیه سیلیفانت توجه کرد و نوشت، نوشت، نوشت. او یک نویسنده بسیار موفق و منتشر شده است.

فکر می‌کنم همه نویسندگان، چه مبتدی و چه به خوبی شناخته شده و با موفقیت منتشر شده‌اند، می‌توانند به یاد بیاورند که اولین تکان‌های عشق به نوشتن چه زمانی آغاز شد.

نکته دیگری که در این کتاب توجه من را به خود جلب کرد این بود که او در مورد سؤال بزرگی که از دانشجویانش در کنفرانس‌های نویسندگی پرسید: 'چرا در بهشت ​​می‌خواهید نویسنده شوید؟' او انواع پاسخ‌هایی را می‌گیرد که ممکن است انتظار داشته باشید - شهرت، ثروت، بیان شخصی، به نام چند مورد - اما چند برابر بیشتر از آنها می‌پرسد. پاسخ، او به آنها اطلاع می دهد، 'چون شما باید باشید.' من از صمیم قلب موافقم، اینطور نیست؟ نوشتن فقط در اختیار ما نویسندگان است. باید طوری بنویسیم که باید نفس بکشیم.

مورل تجارب شخصی خود را در سراسر کتاب ارائه می‌کند و موضوعات طرح، شخصیت، اهمیت تحقیق، ساختار، دیدگاه، اول شخص، روان‌شناسی توصیف، کارهایی که نباید در گفت‌وگو انجام داد، برخورد با بلاک نویسنده، انتشار، و سوالاتی که از او پرسیده شده است بینش او مشتاق است و از دهه ها نوشتن و انتشار رمان می آید. برای من، تجربیات شخصی او - موفقیت ها و شکست ها، نقاط قوت و ضعف - توصیه های او را باورپذیرتر و مفیدتر می کند. تا زمانی که گاوها به خانه برگردند می‌توانید به‌طور غیرشخصی نصیحت کنید، اما وقتی نویسنده داستان خود را به اشتراک می‌گذارد، این امر واقعی می‌شود. من این کتاب را چند بار خوانده ام و هر از گاهی به آن مراجعه می کنم. من این کتاب را در زمینه نوشتن بیش از هر چیز دیگری توصیه می کنم.

نصیحت خودم

این پولدار نبود؟ مسخره - مضحک؟ خنده دار؟ گیج کننده؟ شگفت انگیز؟ عمیق؟

از آنجایی که اخیراً در حال کاوش در ادبیات داستانی در نوشته‌های خودم بوده‌ام، نقل قولی که بیش از همه در ذهن من طنین‌انداز شد از سوی برکلی بریثد بود - من در حالتی از شیفتگی بی‌پایان افتضاح بر سر قبر خواهم رفت که همه ما این ظرفیت را داریم که از نظر احساسی با یک شخصیت درگیر شویم. که وجود ندارد این موضوع در تلاش های اخیرم برای داستان نویسی بسیار شگفت زده ام کرده است. گاهی اوقات هنگام نوشتن صحنه ای با یک شخصیت، مانند یک خون ریزی کاتاریک به نظر می رسد، که فکر می کنم همینگوی از آن به عنوان باز کردن رگ یاد کرد. بارها دیگر من را در مسیر خود متوقف کرده‌اند، زیرا ناخواسته درگیر یک احساس یا مبارزه‌ای زندگی شده‌ام که از آن بی‌خبر بوده‌ام و این مرا غافلگیر می‌کند - مثل اینکه باد از من کوبیده شود. اما این فقط من هستم.

نقل قول دیگری که برای من مناسب بود توسط کیم ادواردز بود - 'نوشتن همیشه یک فرآیند کشف است - من هرگز پایان یا حتی رویدادهای صفحه بعد را نمی دانم تا زمانی که اتفاق بیفتند.' بین تصویرسازی و شکل‌دهی داستان یک تداخل دائمی وجود دارد.' بله، این طوری می نویسم، کنار صندلی شلوارم.

ممنون که با من به این سفر رفتید. با تمام نظرات و توصیه های مختلف، من به توصیه خودم رسیدم - کار خودت را انجام بده، با خودت صادق باش و تسلیم نشو.

شما ممکن است از من در مورد آن نقل قول کنید!

کار خودتان را انجام دهید، با خودتان صادق باشید و تسلیم نشوید.

کار خودتان را انجام دهید، با خودتان صادق باشید و تسلیم نشوید.

Pixabay، اقتباس شده توسط Lori Colbo.