این رمان جدید زندگی مخفیانه دو خواهر و برادر دیگر را جستجو می کند
سرگرمی

وقتی رمان می نویسید ، یک پرسش برای شما پیش می آید بسیار عادت داشتند که به این پاسخ دهند: 'این چه چیزی است؟' جواب من بیشتر شبیه سوال است. 'برونتس؟' می گویم ، دنبال لبخند شناختن می گردم. این اغلب از زنان ، به ندرت از مردان رخ می دهد. مردم به من می گویند دوست دارند جین ایر یا ارتفاعات Wuthering و بپرسید آیا کتاب من درباره شارلوت است یا امیلی. 'در واقع ،' من به آنها می گویم. 'شخصیت های اصلی من برونته دو شخصیت دیگر هستند - برانول و آن.'
داستان های مرتبط


در مجموع شش کودک برونته وجود داشت که از پدری ایرلندی و مادری کورنیشی در روستاهای یورکشایر انگلیس ، بین سالهای 1814 و 1820 به دنیا آمدند. دو خواهر بزرگتر ، ماریا و الیزابت ، در کودکی درگذشتند ، چندی پس از از دست دادن مادرشان به سرطان.
برانول ، تنها پسر ، در سن 31 سالگی درگذشت ، معتاد به تریاک در الکل که نتوانسته بود به عظمت خانواده خود برسد. و سه نفری که جهان با آن بیشتر آشنا است - شارلوت ، امیلی و آن - ستایشگرترین رمان ها را به زبان انگلیسی تولید کرده است.
شارلوت بیشترین نوشت - چهار رمان کامل شده ، از جمله رمان های مشهور جین ایر- و او طولانی ترین عمر را داشت. او 38 ساله بود که در مراحل اولیه بارداری درگذشت ، از کم آبی بدن ناشی از هایپرمزیس گراویداروم رنج می برد (بله ، آنچه کیت میدلتون داشت ) امیلی به لطف شعرهای تکان دهنده و اشتیاق شدید رمانش ، همیشه از پیروان مذهبی لذت برده است ، ارتفاعات Wuthering .
توسط Finola Austin 'data-affiliate =' true '> معشوقه Brontē توسط Finola Austin 'class =' lazyimage lazyload 'src =' https: //hips.hearstapps.com/vader-prod.s3.amazonaws.com/1595371713-9781982137236.jpg '> معشوقه برونتو توسط فینولا آستین 24.84 دلار توسط Finola Austin 'data-affiliate =' true '> اکنون خرید کنیداما آن ، که ساکت تر را نوشت اگنس گری ، و سالن مستأجر وایلدفل ، رمانی که از انتشار آن شوکه شده است ، اغلب به طور ناعادلانه نادیده گرفته شده است. این یک کنایه بی رحمانه است که ، در چند سال گذشته ، موزه Brontë Parsonage برای جشن تولد دوصد سالگی هر یک از خواهران و برادران ، 2020 ، سال آن ، تعطیلی بی سابقه ای از خانه را به دلیل Covid-19 مشاهده کرده است پاندمی.
من همیشه نوشته های هر سه خواهر برونته را دوست داشتم و مجذوب داستان عجیب و غریب عاشقانه آنها می شدم. نام ها ، کوررر ، الیس و اکتون بل. من برای استاد در ادبیات قرن نوزدهم در دانشگاه آکسفورد تحصیل کردم و شارلوت برونته یکی از نویسندگانی بود که من بیشتر به او توجه داشتم. اما در سال 2016 بود ، هنگام خواندن اولین زندگی نامه شارلوت ، که در سال 1857 توسط الیزابت گاسکل ، رمان نویس همکار ویکتوریایی منتشر شد ، به یک داستان دلهره آور جدید در مورد خانواده برونته برخوردم.
شارلوت و آن برونته مانند شخصیت های خود جین ایر و اگنس گری ، هر دو به عنوان فرماندار کار می کردند ، یکی از معدود مشاغل آزاد برای زنان در کلاس و سطح تحصیلات آنها. در ماه مه 1840 ، آن موقعیتی را به عهده گرفت و در دختران خانواده رابینسون در Thorp Green Hall ، خانه ای در نزدیکی روستاهای گریت و اوزبرن کوچک ، به آموزش دختران پرداخت. كمتر از سه سال بعد برانول به او پیوست تا به عنوان مربی پسر عمل كند.
در اینجا بود که او با معشوقه خانوار ، لیدیا رابینسون ، زنی که خانم گاسکل در بخش تند بیوگرافی خود - و رمان من - از او بیرون آمد ، آشنا شد. معشوقه برونته ، الهام خود را پیدا می کند.
گاسکل لیدیا را 'رذیل' توصیف کرد. او نوشت كه این زن متاهل در حدود چهل سالگی برانول بیست و پنج ساله را 'وسوسه كرده' تا با او رابطه برقرار كند و 'در این حالت مرد قربانی شد.' وی حتی اظهار داشت كه لیدیا مسئول اعتیاد و بیماری برانول و غیر مستقیم مرگ او و خواهران مشهورش است. آنقدر نفرت انگیز ترور شخصیت بود که لیدیا تهدید به شکایت از گاسکل به اتهام افترا کرد و منجر به پس گرفتن ادعاها شد.
'واقعاً چه اتفاقی بین برانول و لیدیا در سالن سبز تورپ رخ داده بود؟ آن در هر عاشقانه غیرقانونی چه نقشی داشته است؟ '
من مجذوب شدم و تحقیقاتم را در گردبادی شروع کردم. من می دانستم که این یک داستان من است داشته است نوشتن. واقعاً چه اتفاقی بین برانول و لیدیا در سالن سبز تورپ رخ داده بود؟ آن در هر عاشقانه غیرقانونی چه نقشی داشته است؟ از همان ابتدا احساس کردم که یک رمان در اینجا وجود دارد ، یکی درباره زنی بسیار متفاوت از قهرمانان شارلوت برونته ، که معمولاً فقیر ، ساده ، جوان و باکره هستند. لیدیا رابینسون ثروتمند ، زیبا ، پیرتر و با تجربه جنسی بود . اما او در قرن نوزدهم هنوز یک زن بود و به همین ترتیب گزینه های کمی پیش روی خود داشت.
پس از عجله اولیه الهام ، از تمام مهارتهایی که در طول تحصیلات آکادمیک خود به وجود آورده بودم استفاده کردم تا در تحقیقات خود روشمند باشم. من بسیاری از زندگی نامه ها و مقالات مجله برونته را خوانده ام. من صفحات گسترده ای از تمام تاریخ های شناخته شده در زندگی لیدیا و زندگی برونتس ایجاد کردم. برای درک خدمتگزارانی که بخشی از خانواده Thorp Green Hall بودند و خانواده هایی که به خانه خود برگشته بودند ، از سوابق دیجیتالی سرشماری مشورت کردم. من با بایگانی مکاتبه کردم تا در مورد اعضای انجمن پزشکی یورک و کتابداران برای ردیابی شعرهای متأخران کشور که مدتهاست فراموش شده اند ، اطلاعات کسب کنم. من ممکن است در قرن بیست و یکم شهر نیویورک زندگی می کردم ، اما حدود یک سال ممکن است در یورکشایر دهه 1840 زندگی کنم.
وقتی سرانجام نوشتن رمان را شروع کردم ، خودم را با دقت بالا نگه داشتم. ما هرگز نمی توانیم به طور قطعی بدانیم که شخصیت های تاریخی به یکدیگر چه فکر می کردند ، چه احساس می کردند ، یا چه می گفتند ، اما من می خواستم هر آنچه در رمان من اتفاق می افتد چیزی باشد که میتوانست اتفاق افتاده است.

آن
مضامین Oyeyolaفکر کردن در کفش های لیدیا به معنای تصور این بود که دسترسی به طلاق ، حقوق مالکیت اندک و تحصیلات بسیار محدود فقط باید بر جذابیت هرچه بیشتر دختران برای به دام انداختن همسران مطلوب باشد. همانطور که من تصور می کنم ، رابطه لیدیا با برانول نتیجه طبیعی عصری است که جنسیت زنان ، مانند تمام خواسته های دیگرشان ، نادیده گرفته و سرکوب می شود.
همانطور که من تصور می کنم ، رابطه لیدیا با برانول نتیجه طبیعی عصری است که جنسیت زنان ، مانند تمام خواسته های دیگرشان ، نادیده گرفته و سرکوب می شود.
در بخشی از کتاب من ، لیدیا در مورد اینکه چقدر رذایل زیادی برای زنانی مثل او باز شده صحبت می کند. او نمی تواند مانند شوهرش برای ورزش قمار ، شکار یا اسب سواری کند. او مانند بسیاری از همسالان مرد خود جوانی خود را به دیدار روسپی ها نگذراند. و حتی نمی تواند زمان نوشیدن الکل را انتخاب کند ، زیرا حرکات او بسیار کنترل شده است.
چیزی که او با برانول پیدا می کند دقیقاً خوشبختی نیست ، بلکه یک راه فرار برای بسیاری از ناامیدی های او است ، و ، بله ، این صدمه ای نمی زند که او یک جوان جذاب با تمایل به صحبت درباره هنر و شعر است. این همچنین به معنای آوردن یک لنز مدرن به رفتارهای اعتیادی برانول بود ، زیرا اعتماد او به نوشیدنی و تریاک را بیماری هایی می دانست که مطمئناً لیدیا مقصر نبود.
'یادداشت نویسنده' در انتهای کتاب شواهد دیگری را نشان می دهد که چرا من این ماجرا را به روشی که من توصیف کرده ام ، توصیف کردم ، اما برای من نیز مهم بود که در جزئیات به صحت بپردازم. بیشتر مبلمان ذکر شده از موجودی تهیه شده از خانوار Thorp Green گرفته شده است. من تاریخ مشخصی را می دانم که هر صحنه در آن اتفاق می افتد. و حتی وقتی فهمیدم که در آن شب ماه جدیدی وجود دارد ، مهتاب را از یک فصل پاک کردم.
هنگامی که پیش نویس رمان داشتم ، در بهار 2018 ، برای ادامه تحقیقاتم در زمین ، به یورکشایر سفر کردم. من در یک ساختمان فرعی از اداره پست Great Ouseburn اقامت کردم و مایل ها را پیاده طی کردم تا در رکاب Brontës قدم بردارم. سالن سبز تورپ در اواخر قرن نوزدهم سوزانده شد اما من از سایت (که اکنون خانه یک مدرسه است) بازدید کردم و خانه Monk’s را دیدم ، کلبه ای که برانول برونته زمانی در آن خوابیده بود. من در سالن جلوی خانه که زمانی متعلق به دکتر کراسبی ، شخصیت اصلی رمان من بود ، چای خوردم. من از قبور رابینسون و همسایگان و دوستانشان بازدید کردم.
و البته ، من به هاورث ، خانه برونتس رفتم و به اصطلاح 'مقالات رابینسون' ، همه اسناد مربوط به سالن ثورپ سبز در مجموعه موزه پارسونژ برونت ، مشورت کردم. دیدن - لمس کردن - امضای لیدیا رابینسون روی 18 نامه لحظه ای سورئال بود. من ماه ها بود که در مغز این زن فکر می کردم و اینجا او در صفحه قبل از من بود.
'من ماه ها بود که در مغز این زن فکر می کردم و اینجا او در صفحه قبل از من بود.'
تاکنون ، لیدیا رابینسون حداکثر پاورقی در تاریخ برونتس بوده است ، در حالی که آن و برانول در سایه خواهران مشهورتر خود زندگی می کردند. تصویر خانم گاسکل از این ماجرا به دلیل یک استاندارد دوگانه از نظر جنسیتی که در قرن نوزدهم شیوع بیشتری داشت اما هنوز هم وجود دارد ، تا حد زیادی بدون چالش باقی مانده و لیدیا شیطان اهریمنی شده است. لیدیا من کاملاً بی نقص است - او عمیقاً دارای نقص است و عقاید و نگرشهایی دارد که احتمالاً خوانندگان آنها را رد می کنند.
با این حال هدف من همیشه نزدیک کردن به تحقیقاتم با همدلی بود. که در معشوقه Brontë’s ، من زنی را فراموش کردم که تاریخ فراموش کرده است. رمان من داستان اوست ؛ این داستان برانول و آن ، آن 'دیگر' برونتس است. و این داستان رازهایی است که همه آنها را به هم پیوند داده است.
برای داستان های بیشتر مانند این ، برای دریافت خبرنامه ما ثبت نام کنید .
این محتوا توسط شخص ثالث ایجاد و نگهداری می شود و برای کمک به کاربران در ارائه آدرس های ایمیل خود ، در این صفحه وارد می شود. شما می توانید اطلاعات بیشتر در مورد این و مطالب مشابه را در piano.io تبلیغات بیابید - ادامه مطلب را در زیر بخوانید