چگونه بفهمیم که می‌خواهی در زندگی چه کاری انجام دهی؟

خود بهبود

چگونه بفهمیم که می‌خواهی در زندگی چه کاری انجام دهی

این معضلی است که می تواند شما را در هر مقطعی از زندگی گیج و ناامید کند. اگرچه معمولاً با جوانانی همراه است که می‌خواهند سفری به نام زندگی را آغاز کنند، اما می‌تواند بعداً در زندگی اتفاق بیفتد.

وقتی جوان هستید و آنچه را که در زندگی می‌خواهید کشف می‌کنید، ممکن است قبل از تصمیم‌گیری استعدادها، مهارت‌ها، علاقه‌مندی‌ها و ناپسندهای خود را در نظر بگیرید.

برای یک بزرگسال، همه چیز به این سادگی نیست. پس از مدتی سفر در یک مسیر، وقتی مطمئن نیستید که این مسیری است که می‌خواهید طی کنید یا قرار است کارهای دیگری انجام دهید، همه چیز سخت، طاقت‌فرسا، پیچیده و استرس‌زا می‌شود.

به طور معمول، این زمانی اتفاق می افتد که شما یک علاقه جدید را کشف کنید یا یکی از رویاهای از دست رفته خود را دوباره کشف کنید. سوال اینجاست که آیا واقعاً می خواهید این کار را انجام دهید؟

ادامه مطلب را بخوانید تا یاد بگیرید چگونه با این معضل کنار بیایید، هدف خود را پیدا کنید و ماموریت واقعی خود را در زندگی مشخص کنید.

ناراضی و به دنبال تغییر

بسیاری از ما از کاری که در حال حاضر انجام می دهیم احساس نارضایتی می کنیم. دلایل این امر می تواند به تعداد ستاره های آسمان باشد. تنها چیزی که می دانیم این است که خواهان تغییر برای بهتر هستیم. اگرچه در بسیاری از زمینه ها قابل ستایش است، اما تا آنجا که می تواند مبهم است.

اولین قدم در این سناریو این است که به وضوح آنچه را که واقعاً در زندگی می خواهید به دست آورید. دستیابی به این امر ممکن است آسان و ساده به نظر برسد، اما، باور کنید، یکی از سخت ترین کارهایی است که در زندگی با آن روبرو خواهید شد. هرچه انتخاب های بیشتری داشته باشید، سخت تر می شود.

اجازه دهید از زاویه دیگری به این موضوع بپردازیم - چیزی که شما در واقع نمی خواهید. بسیاری از ما پاسخ های قاطعی برای این سوال داریم. مانند بیماری، بی پولی، نفرت و ناآرامی در جامعه.

شما باید زندگی خود را تجزیه و تحلیل کنید و لیستی از چیزهایی که نمی خواهید تهیه کنید. اینها چیزهایی هستند که قبلاً در زندگی شما وجود دارند - چیزهایی که تجربه کرده اید - تا بدانید که داشتن آنها خوب نیست.

مانند همسری بی‌اهمیت، خانواده‌ای که حمایت نمی‌کنند، بچه‌های ناسپاس، رئیس ناسپاس، حساب بانکی خالی یا صورت‌حساب‌های پرداخت نشده. چند بار آرزو کرده اید که معجزه ای برای تغییر این جنبه های منفی که بر شما سنگینی می کند و مدام شما را پایین می کشد، تغییر دهد؟ چقدر خوب است که تخته سنگ را پاک کنید و کاری تازه شروع کنید؟

چگونه تغییر را ایجاد کنیم؟

اینم خبر خوش! دانستن آنچه که نمی خواهید، نقطه شروعی برای ایجاد تغییرات در زندگی شما است. اگر بتوانید آنچه را که نمی خواهید تشخیص دهید، پی بردن به آنچه می خواهید یک کار قابل انجام است. این بسیار ساده تر است و قطعا در حد توانایی شماست.

استدلال سرراست است. برای تجربه شادی باید بدانیم غم چیست. برای قدردانی از ارزش سلامتی، در مواقعی نیاز دارید که دوره ای از سلامت ضعیف را تحمل کنید. برای لذت بردن از وضعیت فراوانی، باید مرحله کمبود یا فقر را پشت سر گذاشته باشید.

برای قدردانی واقعی از اوقات خوب، باید بدانید که بودن در انتهای طیف چه حسی دارد. تضاد و مقایسه بین دو افراط به ما کمک می کند از چیزهای خوب بهتر لذت ببریم.

برای یافتن هدف خود و فهمیدن آنچه می خواهید، باید بدانید چه چیزی را نمی خواهید. برعکس آن هم درست است. آنها به عنوان نقاط مرجع برای یکدیگر عمل می کنند.

بنابراین، بازگشت به سوال در دست - چگونه هدف خود را پیدا کنید و بفهمید که چه کاری می خواهید انجام دهید - تنها کاری که باید انجام دهید این است که موارد موجود در لیست چیزهایی را که نمی خواهید ورق بزنید. مثلا شغل شما. تک تک چیزهایی را که در آن دوست ندارید بنویسید. مانند ساعات طولانی، کار تکراری، دستمزد کم، رئیس غرغر، همکاران ناهمکار، ... این لیست می تواند ادامه یابد.

اکنون برای هر یک از موارد موجود در این لیست، از خود بپرسید که واقعاً می خواهید در عوض چه چیزی داشته باشید. آنها را با جزئیات بیشتر بنویسید. هر یک از آنها جزئیات خاصی در مورد شغلی که می خواهید به شما می دهد. تمام ورودی های لیست خواسته ها را جذب کنید تا به شرح شغل رویایی خود برسید.

دیدن! به اندازه کافی ساده بود.

برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع، راهنمای نهایی ما را ببینید چگونه شغل رویایی خود را آشکار کنید در 6 مرحله

آیا دوست داشتن و دوست نداشتن شما دائمی است؟

بنابراین، اکنون متوجه شده اید که واقعاً چه می خواهید و قدم بعدی این است که برای دستیابی به آن تلاش کنید. در این مرحله، آن صدای کوچک در سر ممکن است با یک سوال برای شما ظاهر شود. آیا این بدان معنی است که شما واقعاً این را برای همیشه می خواهید؟ پس از همه، شما باید مقدار زیادی تلاش و زمان برای ایجاد تغییر سرمایه گذاری کنید.

متأسفانه پاسخ چندان دلگرم‌کننده یا اطمینان‌بخش نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که تا آخر عمر به این علاقه ادامه دهید. همیشه این احتمال وجود دارد که نظر خود را تغییر دهید. و مجدداً باید جستجو را برای آنچه واقعاً می خواهید انجام دهید دوباره شروع کنید. ما انسانها اینگونه ساخته شده ایم. شما فقط باید این حقیقت سخت را بپذیرید.

در واقع، این باید به عنوان یک گام مثبت تلقی شود نه به عنوان یک پسرفت. وقتی ترجیحات شما در طول زمان تغییر می کند، به این معنی نیست که نمی دانید واقعاً چه می خواهید یا در مورد آن سردرگم هستید. این نشانه این است که شما می دانید به جای آنچه در حال حاضر دارید چه می خواهید.

اکنون روی آنچه می خواهید تمرکز کنید و آن را به جلو ببرید. تمایل به تغییر نباید همیشه با دید منفی نگریسته شود. دلیل اینکه چرا قبلاً به این موضوع توجه نشده است ممکن است توضیح کافی ساده داشته باشد. مانند اطلاعاتی که منجر به تمایل شما به تغییر شد، قبلاً در دسترس شما نبود. این وضعیت را به‌عنوان ترک چیزی در زمانی که شرایط سخت می‌شود، در نظر نگیرید، بلکه به‌عنوان پذیرش چالش‌های جدیدی که به شما علاقه‌مند است، فکر نکنید.

حقیقت این است که هیچ پایانی در زندگی وجود ندارد. به قول معروف، تغییر تنها عامل ثابت در زندگی است. هر بار که با چیز جدیدی روبرو می شوید، اطلاعات جدیدی را به دانش شما اضافه می کند و ابعاد بیشتری به دیدگاه شما ارائه می دهد. این امر فرصت های جدیدی را باز می کند.

فقط به این دلیل که می خواهید یک احتمال را دنبال کنید به این معنی نیست که بقیه را رد می کنید. ممکن است بعداً به آنها مراجعه کنید.

5 مرحله برای اینکه بفهمید واقعاً چه می خواهید

تغییر چیزی است که اکثر ما با ترس به آن نگاه می کنیم. جسارت به ناشناخته چشم انداز ترسناکی است. ایجاد یک تصویر مثبت در مورد تجربه جدید و در مورد خود فرآیند تغییر می تواند تاثیر زیادی داشته باشد. این امر مستلزم تغییر در طرز فکر نسبت به تغییر است.

زمانی که میل شما نیاز به تغییر قابل توجهی دارد، ممکن است قدم های کوچکی بردارید که در نهایت منجر به تحولات بزرگتر می شود. پذیرش و اجرای تغییرات کوچکتر آسانتر است.

در اینجا چند مرحله وجود دارد که می توانید برای کمک به درک آنچه واقعاً می خواهید انجام دهید، اتخاذ کنید.

1. شرایط فعلی را درک کنید

اغلب میل به تغییر از نارضایتی از وضعیت فعلی شروع می شود. بنابراین، زمانی که می خواهید آنچه را که می خواهید انجام دهید، باید از ابتدا شروع کنید. فهرستی از هر چیزی که در شرایط فعلی دوست ندارید تهیه کنید.

هنگام انجام این کار، وضوح و جزئیات مهم است. در غیر این صورت، آنچه از این استنباط می کنید ممکن است اشتباه باشد و دوباره به چیزی که نمی خواهید ختم می شوید. به عنوان مثال، اگر احساس می کنید که در شغل فعلی فرصت مناسبی برای مهارت شما وجود ندارد، یک شغل جدید به حل مشکل کمک می کند.

از سوی دیگر، اگر فرصت‌هایی را به دست نمی‌آورید زیرا تمایلی به قبول آن‌ها ندارید، ممکن است در یک شغل جدید نیز با همین موضوع روبرو شوید. این تغییر شرایط را برای شما بهتر نمی کند.

مشکلی را که اکنون با آن روبرو هستید ریشه یابی کنید.

2. موارد مثبت موجود را شناسایی کنید

حتی بدترین موقعیت ها هم حتماً نکات مثبتی دارد. موقعیت فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید و آنها را فهرست کنید. شما واقعاً از بسیاری موارد ناراضی هستید. اما باید نکات خوبی در مورد آن وجود داشته باشد. مانند یک رئیس خوب، انعطاف پذیری کاری، دستمزد عالی، یا یک تیم حمایتی.

بنویسید چرا برای چیزهای خوبی که اکنون دارید سپاسگزار هستید. با استفاده از این اطلاعات می توانید یک نقشه ذهنی ایجاد کنید. ممکن است بتواند به شما در درک بهتر این ایده کمک کند.

مزایای شغل فعلی را بشناسید و احساس کنید قدردانی و قدردانی .

مربوط: 500 چیزی که امروز باید بابت آنها سپاسگزار بود

3. بیشتر تحقیق کنید

اکنون که تشخیص داده اید و تصدیق کرده اید که شغل فعلی دارای نکات مثبتی است، زمان آن رسیده است که عمیق تر کنکاش کنید و مقصر واقعی را پیدا کنید. اغلب این باور محدود کننده خودمان است که ما را از تحقق پتانسیل خود باز می دارد. و ممکن است بیش از یکی از آنها داشته باشیم.

برای شناسایی باورهای محدود کننده مؤثر بر عملکرد ما، باید از سیستم اعتقادی خود عبور کنید و باورهای نامطلوب را از بین ببرید. گفتن این کار آسان تر از انجام آن است.

سیستم اعتقادی ما مجموعه‌ای از باورها است که در طول سال‌ها انباشته شده‌اند، اکثر آنها بدون سؤال از افرادی که مانند والدین یا بزرگترهایمان به آنها احترام می‌گذاریم پذیرفته شده‌اند. بازنگری دوره ای سیستم اعتقادی یک ضرورت است تا به ما کمک کند تا با پتانسیل خود عمل کنیم.

هنگامی که باور مشکل زا را شناسایی کردید، ممکن است یک باور مثبت برای جایگزینی آن ایجاد کنید. به عنوان مثال، شما می توانید I don’t deserve success را با I deserve success جایگزین کنید. جملات تاکیدی می تواند به شما کمک کند طرز فکر خود را از منفی به مثبت تغییر دهید.

4. در انتخاب های خود تجدید نظر کنید

از تمام اطلاعاتی که تاکنون در مورد نارضایتی و واقعیت کنونی خود جمع آوری کرده اید استفاده کنید، به دنبال گزینه هایی باشید که اکنون برای شما باز است. به یاد داشته باشید که هیچ تغییری را در لیست وارد نکنید.

با نگاهی واقع بینانه به وضعیت فعلی و مقایسه نکات مثبت و منفی، ممکن است به این نتیجه برسید که آنچه اکنون دارید بهتر از هر یک از گزینه های موجود در حال حاضر است. گاهی اوقات، این می تواند بهترین انتخاب تحت شرایط باشد.

در حین کار، چند نکته دیگر را نیز در نظر بگیرید که می تواند به شما در انتخاب بهتر کمک کند. از جمله اینکه دوست دارید چه کاری انجام دهید، در چه چیزی مهارت دارید، چه چیزی می تواند به شما کمک کند درآمد بیشتری کسب کنید، و چه چیزی با خیر بزرگتر مطابقت دارد.

5. انتخاب کنید

گزینه ای را انتخاب کنید که کادرها را برای تعداد زیادی از نکات ذکر شده در بالا، اگر نه همه آنها ممکن است، انتخاب کنید. باز هم ذهن خود را برای این ایده باز نگه دارید که می تواند گزینه بدون تغییر باشد.

دلیل این رویکرد ساده است. اگر تغییری را صرفاً به خاطر تغییر ایجاد کنید، ممکن است مدت زیادی دوام نیاورد، ممکن است بار دیگر به همان مخمصه پایان دهید.

برای کمک به تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع‌آوری‌شده، جذب آن‌ها و رسیدن به تصمیم درست، می‌توانید آنها را به هر شکلی که مناسب است یادداشت کنید. نقشه ذهنی یک تکنیک خوب برای در نظر گرفتن است.

بنابراین، شما اینجا هستید! شما فهمیده اید که می خواهید چه کار کنید!

گام واضح بعدی، طراحی یک برنامه عمل برای تحقق آن است.

مجله برای زندگی بهتر

ژورنال روزانه چیزی است که شما می توانید برای هماهنگی با خواسته ها، دوست نداشتن ها، باورها و دلهره های خود اتخاذ کنید. به جای اینکه وقتی گیج و ناامید هستید، در یک تقاطع ایستاده اید و سعی می کنید بفهمید کدام مسیر را طی کنید، اطلاعات پیدا کنید، یک مجله تمام اطلاعاتی را که برای انتخاب درست در هر لحظه از زمان نیاز دارید، در اختیار خواهد داشت.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که ورودی های روزانه را بخوانید تا خلق و خوی خود را بسنجید و درک روشنی از نگرانی ها، نقاط قوت، مهارت ها و تجربیات خود داشته باشید. حتی ممکن است رویاهای خود را برای آینده در ژورنال بگنجانید تا اتصال نقاط و رسیدن به پاسخ صحیح هر بار برای شما آسان تر باشد.

مربوط: 365 مجله برای کشف خود
افکار پایانی

جستجوی سیستماتیک می تواند به شما کمک کند هدف خود را در زندگی پیدا کنید و بفهمید که می خواهید چه کار کنید اکنون تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدامات حمایتی انجام دهید تا آن را به واقعیت تبدیل کنید.

وقتی بالاخره فهمیدید که می‌خواهید چه کار کنید، صدای درونتان ممکن است با گفتن اینکه تغییر فراتر از توانایی‌های شما است یا با برنامه‌های شما برای آینده مطابقت ندارد، اعتراض‌هایی را مطرح می‌کند. حالا شما در مشکل هستید.

این بدان معناست که بین خواسته ها و انتظارات شما فاصله زیادی وجود دارد. این واقعا نگران کننده است. اگر اینطور است، باید روی انتظارات خود کار کنید و آنها را با خواسته های خود هماهنگ کنید.

هیچ چیز غیرعادی یا اشتباهی در خواستن تغییر وجود ندارد. این عادی ترین چیزی است که می توان آرزو کرد. از قلب خود پیروی کنید تا همه چیزهای خوب به طور طبیعی وارد زندگی شما شوند.